یک روز گشت با تعزیراتی ها


پایگاه خبری لقمه: خودرو گشت مشترک تعزیرات از خیابان مطهری راه می افتد و ماموران تعزیرات تلفنی با ماموران دیگر از جمله نماینده اصناف قرار می گذارند تا جایی در ستارخان همدیگر را ببینند.

به گزارش پایگاه خبری لقمه ، از مطهری تا خیابان ستارخان تقریبا سه موتور سوار از قاضی شعبه 46 تعزیرات که در خودرو گشت نشسته و شیشه خودرو را پایین کشیده است، سوال می کنند.

اولی از همان خیابان های فرعی منتهی به میدان هفت تیر نزدیک ماشین گشت می شود و می پرسد: آقا شما برای جنس های قاچاق هم کار می کنید؟
قاضی جواب می دهد: بله 
دومی هم، دور میدان ولیعصر نزدیک خودرو گشت می شود و از قاضی می پرسد: آقا ! بازرس افتخاری نمی خواهید؟
-اتفاقا می خواهیم.
-باید چه کار کنیم؟
-بروید سازمان ... آنجا تقاضا بدهید.
مانده بودیم قاضی جدی جواب داد یا شوخی کرد؟ اصلا موتورسوار به شوخی سوال کرد یا او هم جدی بود؟
-آقای طالبیان (قاضی تعزیرات) اینکه به این موتور سوار، گفتین برود فلان سازمان، جدی گفتین یا شوخی کردین؟
-جدی گفتم.
-واقعا!
-بله . واقعا برخی بازرس افتخاری می شوند و به ما کمک می کنند.
نزدیک ستارخان که می رسیم، موتورسوار سوم سوال می کند: آقا شما برای قیمت ها هم کار می کنید؟
قاضی جواب می دهد: بله 
آنوقت قاضی خطاب به خبرنگار اظهار می دارد: البته ما قیمت گذاری نمی کنیم فقط بر قیمت ها، نظارت می کنیم که آیا واقعی است یا خیر. 
- مثل اینکه هر وقت سوار خودرو تعزیرات می شوید تقریبا هر روز تا به مقصد برسید، از شما زیاد سوال می شود. مثل الان که تا به ستارخان برسیم سه نفر از شما سوال کرده اند.
- بله همیشه مردم از ما سوال می کنند.
- آنوقت چه سوالاتی دارند و یا اصلا ، مردم چه اطلاعاتی به شما می دهند؟
- بیشتر سوالاتی در خصوص قیمت ها و جنس های قاچاق می پرسند البته بیشتر وقت ها هم اطلاعاتی در خصوص مواردی همچون جنس های قاچاق و فاقد مجوز یا تقلبی می دهند و آدرس هم می دهند تا برویم.
- شما هم می روید؟
- گاهی آدرس می گیریم و می رویم و گاهی هم آنها را راهنمایی می کنیم تا با سامانه 135 ارتباط مردمی با تعزیرات تماس بگیرند.
 
** آغاز گشت دوم: بازرسی از فست فودی معروف در غرب تهران
گروه، جمع می شوند تا به یک فست فودی معروف و در عین حال شیک واقع در خیابان ستار خان، سر بزنند.
اولین جایی که می روند هم آشپزخانه فست فود واقع در زیر زمین است. کارگران مشغول کارند. یکی روی نان های همبرگر، موادی همچون کاهو ، گوجه ، پنیر و خود همبرگر سرخ شده می گذارد. یکی دیگر مرغ سوخاری درست می کند.
یک گوشه دیگر، یک نفر دارد سیب زمینی سرخ می کند . سیب زمینی های زرد زرد، بدون هیچ رنگ سوختگی و منافذ باز روی سطح سیب زمینی که نشان می دهد حسابی مغز پخت شده است. چقدر دلم می خواهد یکی دو تا از این سیب زمینی ها را بردارم. پاهای من که دارد به خاطر این سیب زمینی ها می لرزد.
خلاصه همه مشغولند. چشمشان که به گروه کت و شلواری گشت تعزیرات می افتد، شصتشان خبردار می شود. نگاه های نگران که مبادا این گشت، آنقدر از آشپزخانه ایراد بگیرد که نظر ماموران آن، منجر به پلمب رستوران شود.
کارگری به کارشناس بهداشت گشت می گوید: خانم یک وقت اینجا را نبندین.
این بار کارشناسان بهداشت دست به کار می شوند. چشمشان ، اول از همه انبار را می بیند و اولین ایراد را می گیرند مبنی بر اینکه انبار خارجی دماسنج ندارد. گوشت خام هم کنار سبزیجات شسته نشده گذاشته اند که صحیح نیست.
این را عمرا ، ما بفهمیم! 
قفسه های آشپزخانه، پر است از قوطی و شیشه های سس های خردل و سویا و زیتون با برندهای خارجی . اما این کارشناس بهداشت است که شیشه ها را در دستان خود می چرخاند به این امید که مجوز سازمان غذا و دارو را ببیند. معلوم است که پیدا نمی کند و اعلام می کند: «غیر مجاز است؛ معدوم!»
کارشناس اجرای احکام هم که آماده است. سطل بزرگ و ریختن سس ها داخل آن.
روی میز کار آشپزخانه پر است از همبرگر. همبرگرهایی که دست ساز هستند البته همبرگر کارخانه ای هم دیده می شود. کارشناس بهداشت دست می گذارد روی همبرگر دست ساز و از صاحب فست فود می پرسد: این همبرگرها ، فاکتور هم دارند؟
- بله.
- خب بروید بیاورید.
صاحب فست فود بعد از دقایقی کوتاه ، هفت برگ فاکتور تحویل قاضی تعزیرات و کارشناس بهداشت می دهد اما از نظر این کارشناسان، فاکتور همبرگر محسوب نمی شوند.
- چرا این فاکتورها را قبول ندارید؟
- چون فاکتور گوشت چرخ کرده نیست. در این فاکتورها مشخصات گوشت های خام است نه گوشت چرخ کرده.
بهمن حسن بیگی، رئیس گشت مشترک تعزیرات خطاب به کارشناس بهداشت اظهار می دارد که این ها اصلا نباید همبرگر درست کنند . این گوشت های چرخ کرده که با دست ، فرآوری شده است و فاکتور هم ندارد.
کارشناس بهداشت نیز دستور سطل زباله را برای همبرگر ها می دهد.
حیف این همه گوشت چرخ کرده، خوش آب و رنگ هم هست. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!
پشت سر همبرگرهای دست ساز، ذرت های بسته بندی شده فاقد آرم است که روانه سطل بزرگ آشغال می شود.
و پیت حلبی های پر از روغن سوخته که صاحب فست فود می گوید: می خواهیم دور بیاندازیمشان 
رئیس گشت تعزیرات از او سوال می کند: پس اینجا چه می کنند؟
- آخر برای یک پیت حلبی که نمی آیند، باید جمع بشود و یک دفعه می برند.
- نقل یک پیت و دو پیت نیست. باید همه اینها بیرون برود. بگویید، بیایند هر چه زودتر روغن ها را ببرند.
- چشم!
کارشناس بهداشت در این میان می گوید: ممکن است برخی خدای ناکرده از این روغن های مصرف شده دوباره استفاده کنند.
- خانم مهندس! این روغن ها که رنگشتان تیره است!
- راحت می شود رنگشان را عوض کرد. ماده ... که قاطی کنیم عین روز اولش می شود.
با این اظهارات این شائبه در ذهنت ایجاد می شود که نکند خدای ناکرده در اینجا هم ماده ... را در روغن سوخته قاطی کنند؟
بر می گردم و یکهو یک سینی بزرگ پر از سیب زمینی های سرخ کرده جلوی چشمانم سبز می شود و این وسوسه درونی که می خواهد کار دستم بدهد. چه می شود یکی از سیب زمینی های سرخ شده را ببلعم.
و آن وقت آن روغن های سوخته و این شائبه که نکند به قول خانم کارشناس بهداشت آن ماده ... را در آن قاطی و سیب زمینی ها را با آن سرخ کنند.
دل چرکین می شوم اما دو دل یک دل می گوید یک عدد سیب زمینی سرخ شده را بردارم و یک دل هم نهیب می زند« نه!»
سطل، کم کم دارد پر می شود و مسئول اجرای احکام هم از کارگرهای آشپزخانه درخواست وایتکس دارد. سپس یک گالن وایتکس است که در سطل سرازیر می شود. دلیلش هم واضح است تا بعد از تعزیرات کسی مواد داخل سطل را دوباره استفاده نکند.
مرحله بعدی بازدید گشتی ها از فست فودی ها، پشت پیشخوان است، جایی که از مشتری ها سفارش می گیرند.
قیمت ها هم که بالاست. یک لیوان نوشیدنی را می فروشند 2 هزار تومان که رضا گمار، رئیس بازرسی و نظارت اصناف شمال غرب تهران اظهار می دارد: فوق فوقش، قیمت یک لیوان هزار و 500 تومان می شود.
بعد، نوبت به سالاد سزار می رسد که به قیمت 20 هزار تومان به مشتری می دهند. 
از نظر گمار، این سالادها گران هستند و با یک حساب سرانگشتی نهایت قیمت برای سالادها را 12 هزار تومان اعلام می کند. 
این بازرس از صاحب رستوران می خواهد مواد داخل سالاد را آنالیز کند تا او هم قیمتی برآورد کند. صاحب رستوران می گوید که سالاد را با 30 درصد سود تهیه کرده است اما رئیس بازرسی و نظارت اصناف شمال غرب تهران معتقد است که با 30درصد سود هم که حساب شود باز هم این سالاد، گران است.
طالبیان، قاضی تعزیرات بحث را خاتمه می دهد و خطاب به گمار می گوید: کد یک را بزن!
« کد یک را بزن » یعنی اینکه قاضی، حکمش را داد . یعنی اینکه جنس، گران است. این کد برای نوشابه های لیوانی و سوخاری سه تکه هم در نظر گرفته شد. مرغ سوخاری های سه تکه را 23 هزار تومان می فروختند که بر اساس نظر کارشناس اصناف، 17 هزار تومان بیشتر نمی شود.
در نهایت برای این رستوران فست فود سه کد یک، سه و 12، با یک اخطار پلمب در نظر گرفته شد.
کد سه برای تقلب در گوشت ها(همبرگرها) و کد 12 برای رعایت نکردن مسائل بهداشتی مثل سس های قاچاق و فاقد مجوز و نیز نبود کارت بهداشت کارگران.
جریمه نقدی که جای خود دارد.
 
**ببخشید شما کار آموزید؟
همینطور که دارم یادداشت برمی دارم یکی از تعزیراتی ها از من می پرسد؟ ببخشید شما کار آموزید و با همکارتان آمده اید گشت؟!
- کی من؟!
- نه ! من کار آموز نیستم .
- پس برای چه آمده اید؟
- می خواهم گزارش تهیه کنم اما همکارم کار اصلی را انجام داده است. ایشان خبر این گشت را تهیه می کنند.
- این خانم که همه اش سرش توی گوشی است؟
- این خانم دارد با گوشی کار می کند. دارد خبر همین گشت را در گوشی تایپ می کند.
با خودم می گویم: جالب است با چند سال کار کردن در خبرگزاری، تازه کار آموز شده ام ! اما عیبی ندارد یک وجه مثبتش این است که هنوز جوان مانده ام!

شما هم می توانید در انتهای همین مطلب نظرتان را با دیگران در میان بگذارید.

 بازگشت به صفحه نخست

 

در تاریخ ۱۳۹۶ چهارشنبه ۳ آبان
کدخبر:12273منبع:ایرناتاریخ انتشار:۱۳۹۶ سوم آبانلینک خبر: http://www.loghmeh.ir/Pages/News-12273.aspx
پیاده سازی شده با نرم افزار تحریریه، شرکت نرم افزاری الفبای ایده برتر