یک استاد دانشگاه می پرسد دلیل اینکه در ایران تولیدات داخلی اینقدر گران است چیست؟ چرا با وجود ارزانی کارگر در ایران، سوخت تقریبا مجانی، معافیت مالیاتی محصولات کشاورزی، آب اغلب مفت و عدم رعایت استانداردهای کیفیت و بهداشت، قیمتها در ایران برای مصرف کننده اینقدر گران عرضه می شود؟
به گزارش پایگاه خبری
لقمه به نقل از خبرآنلاین، حسین آخانی، دکترای گیاهشناسی از دانشگاه مونیخ آلمان و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت:
ده روزی است که من در سفر علمی در جنوب ایتالیا هستم. کشوری اروپایی با پول قدرتمند یورو. در این چند روز به چندین هتل و رستوران و سوپر مارکت رفتم. دوشنبه چهارده اکتبر صبح سر راه دانشگاه سری به یک بازار محلی تره بار زدم. اغلب محصولات تازه عرضه شده در این بازار حدود یک و به ندرت یک و نیم یورو قیمت دارند. جالب است وقتی شما همین محصولات را در برلین، پایتخت آلمان می خرید، قیمت آنها اندکی بیشتر است و در بسیاری موارد تفاوت قیمت هم دیده نمیشود.
در خبرها خواندم که این روزها سیب را در کنار جادههای اطراف ارومیه ریختهاند تا مردم مجانی ببرند. چندی پیش همین وضعیت را در مورد گوجه فرنگی داشتیم. اما وقتی در تهران میخواهید آنها را بخرید باید قیمت آنها بسیار بالاست. قیمت انواع میوه در میدان تره بار گیشا - که من همین دو هفته پیش خرید کردم- علیرغم کیفیت پایین در مواردی حتی از اروپا هم بیشتر بود. از همه جالب تر قیمت پسته بود. قیمت پسته در ایتالیا در سوپر مارکت با ارز آزاد از ایران هم ارزانتر است!
دلیل اینکه در ایران تولیدات داخلی اینقدر گران است چیست؟ چرا با وجود ارزانی کارگر در ایران، سوخت تقریبا مجانی، معافیت مالیاتی محصولات کشاورزی، آب اغلب مفت و عدم رعایت استانداردهای کیفیت و بهداشت، قیمتها در ایران برای مصرف کننده اینقدر گران عرضه می شود؟
راستش من نگران قیمت های امروز ایران نیستم. من نگران پستههایی هستم که بناست با آب پمپاژ شده و شیرین شده خزر در دامغان کاشته شود. اوضاع امروز ایران محصولی است که امثال آقای عیسی کلانتری با سیاستهای غلطشان در گذشته انجام دادهاند. این افراد به دلیل نگاه بازاری و کاسبکارانه و بدون توجه به روشهای علمی، متاسفانه هزینه تولید را آنقدر بالا بردهاند که کشور توان رقابت را از دست داده است. از طرفی رشد دلالی و فساد در توزیع مواد غذایی به حدی اوضاع را خراب کرده است که هزینه انتقال سیب دماوند به تهران به دلیل واسطه های متعدد از هزینه انتقال موز کاستاریکا به تهران گرانتر میشود.
اگر آقای روحانی میخواهند همشهریانش در استان سمنان زندگی بهتری داشته باشند، راهش انتقال آب خزر نیست. این آب اگر به سمنان برسد، قطعا آنقدر گران خواهد بود که در آینده شاید لازم باشد چندین برابر بودجه استان را خرج کنند تا شیر آن قطع نشود. اگر دوست دارید به زادگاهتان کمک کنید کسانی را بازنشسته کنید که بدون توجه به توصیههای علمی و فنی، خودسرانه تصمیم میگیرند. تا کی باید بودجههای ملی بدون توجه به نظرات علمی و کارشناسی و نهادهای حتی زیر نظر خودتان و مجلس در پروژههایی چون انتقال آب خزر و سد گتوند به باد رود و اقتصاد کشور ناکارآمدتر و آلودهتر شود؟
ایران کشوری یکپارچه است و منطقی نیست هر استان بدون توجه به شرایط آب و هوایی و توانمندی هایش همه داشتههای استان های دیگر را با هم داشته باشد. انتظار بود حداقل در این شرایط سخت که ما در جنگ اقتصادی هستیم، کمی تدبیر به خرج میدادید و بر زخم دردهای مردم و طبیعت رنجور ایران، نمک خزر را نمیپاشیدید.