شب چله، طولانیترین شب سال است. شبی که خانوادهها دور هم جمع میشوند و تفالی به دیوان حافظ میزنند، انار و هندوانه میخورند و پیروز شدن نور بر تاریکی را جشن میگیرند.
در این میان گاه مینوازند و ترانهای میخوانند؛ اما نه همه؛ اقوام ایرانی چون لرهای لرستان، موسیقی خاص خود را دارند همچنان که آداب و رسوم کرمانشاهیها و مردم خراسان نیز ویژه است؛ اما بر خی دیگر چون بخشیهای ترکمن، موسیقی خاصی که تنها در این شب بنوازند و اجرا کنند ندارند.
«اول قاره» و «چهل سرو»: شعر و موسیقی شب چله در لرستان
«غلام سبزعلی»، خواننده محلی لرستان با اشاره به پراکندگی مردم لر در شهرها و استانهای مختلف و کوچ کردن لرهای اصیل خرم آباد به شهرهای بزرگ میگوید: «این مهاجرتها موجب شده فرهنگ، سنت و آیینهای این منطقه تا اندازهای دگرگون شود اما هنوز هم میتوان از دل این پراکندگی مسائلی را به دستآورد که گویای هنر این منطقه است.»
این خواننده موسیقی لرستان به گونهای موسیقی که با آواز همراه است و همزمان با شب یلدا در لرستان و خصوصا خرم آباد اجرا میشود، اشاره و بیان می کند: «شب یلدا نیز در لرستان بسته به اعتقاداتی که از گذشته وجود دارد، با سنتهای خاص خودش همراه است به طوری که در کنار شب نشینیها و خواندن حافظ ، آیینی به نام «گل ونی» یا «گل بندی» توسط نوجوانان اجرا می شود؛ بچهها در این آیین با رفتن به پشت بام خانهها ریسمانی بنام سربندی را به داخل حیات خانهها آویزان میکنند و با خواندن شعری که به «اول قاره» معروف است از صاحب خانه طلب روزی میکنند.»
«اول قاره» به معنی شب یلداست و بچه ها با سربندی در دست و با نوای آهنگین که لهجه لری دارد شروع به خواندن میکنند و از کوچکترین عضو آن خانواده میخواهند، هر آنچه در سفره خود دارند برای آنها نیز بیاورد.
به گفته سبزعلی، موسیقی محلی در تمام مناطق ایران با ادبیات و شعرهای فولکلوریک درآمیخته است؛ بهویژه اگر بخواهد یک اتفاق مهم را روایت کند. از اینرو همزمان با شب یلدا در کنار اجرای موسیقی و نمایش، بزرگان خانواده، اشعاری از کتاب قدیمی «فلک ناز» که در میان عشایر لرستان از جایگاه ویژهای برخوردار است میخوانند؛ اما مهمترین مسئله در ادبیات بومی لرستان، اجرای شعرهای محلی با مقام موسیقایی است که به آن «چهل سرو» میگویند و لرهای خرم آباد و حومه آن را به صورت آوازی و لکها با تنبور میخوانند.
این خواننده با اشاره به نقش پررنگ شعرخوانی در شب یلدا میگوید: «در بسیاری موارد این شعر خوانیها که به صورت آوازی است با رقصهای محلی لرستان درهم میآمیزد؛ گرچه امروز، جایگاه موسیقی مناطق ایران با ورود رسانههای مختلف و مدرن شدن فضاهای شهری تنزل یافته و بسیاری آیینها از بین رفتهاند.»
سبزعلی در ادامه به تقسیمبندی موسیقی لرستان میپردازد و میگوید: «موسیقی لرستان دارای تقسیماتی چون موسیقی کار، تولد، مرگ، عزا و شادی ، بزمی و رزمی و عرفانی است که با ابیاتی محلی همراه میشود و این برعهده ماست که اینگونه از موسیقی را از هر آسیب و گزندی در امان بداریم. هنرمندان محلی هم بهتر است با موسیقی امروز آشنا شوند و مقامهای موسیقیشان را به قالب ارکسترال درآورند.
عاشیقها، بیبهره از موسیقی ویژه شب یلدا
«عاشیق حسن اسکندری»، یکی از عاشیقهای آذربایجان است. او با اشاره به اینکه مراسم عاشیقها در شب چله، چندان متفاوت با مردم دیگر ایران نیست میگوید: عاشیقها هم چون بسیاری مردم ایران دور هم جمع میشوند و شعر میخوانند و هندوانه و آجیل شب چله میخورند. اگر همئ سازی نواخته و شعری نواخته شود همان شعر و موسیقی معمول عاشیقی است و بهطور خاص به طولانیترین شب سال اختصاص ندارد.
آنگونه که عاشیق حسن اسکندری میگوید، موسیقی عاشیقها در حال کمرنگ شدن است. چرا که جوانان، تمایل چندانی به فراگیری آن ندارند از سوی دیگر حوصلهای برای شنیدن داستان در مردم باقی نمانده است. داستانسرایی متعلق به زمانی بود که تلویزیونی وجود نداشت و عروسیها به یک شب، ختم نمیشد. گذشت آن زمان که عاشیق حسین نامور 120 داستان از بر بود و مردم، عاشق شنیدن داستانهای عاشقانه و حماسیاش بودند.
او عاشیقها را بیپناه میداند و با گلایه از سازمانهای دولتی میگوید: «نه سازمان میراث فرهنگی و نه وزارت ارشاد از عاشیقهای آذربایجان حمایت نمیكنند و این گروه موسیقایی، بیپشتیباناند. به همین خاطر است كه یونسكو، موسیقی عاشیقها را به نام آذربایجان شوروی ثبت میكند و نه ایران.»
عاشیق حسن اسکندری به نقش مهم صدا و سیما در معرفی و حفظ موسیقی مقامی اشاره میكند و میگوید: «صدا و سیما میتواند موسیقی فولكلور و مقامی را به درستی معرفی كند اما چنین نمیكند. امروز، نسل جوان آنگونه كه باید و شاید این نوع موسیقی را نمیشناسد تا از آن نگهداری كند. از سوی دیگر جشنواره یا مراسمی برگزار نمیشود كه بتوان در آن به معرفی موسیقی بومی به جوانان پرداخت.»
این عاشیق آذری، برگزاری كنسرت را بسیار پرهزینه میداند: «اجاره سالن و انتشار بروشور و... بسیار پرهزینه و بهای بلیت، بالاست و درصد كمی از مردم با این شرایط بد اقتصادی میتوانند به دیدن برنامههای مختلف هنری بروند اما اگر سازمانهای دولتی، تدبیری در نظر بگیرند و برای مثال جایی را به عاشیقها اختصاص دهند تا به طور ثابت به اجرای برنامه بپردازند، خوب است.»
اسكندری در پاسخ به اینكه بعضی براین باورند موسیقی مقامی، تكراری است بیان میكند: «شاید تكرار، ویژگی موسیقی مقامی باشد اما هربار با حس و حالی متفاوت اجرا میشود. یك خواننده نمیتواند مقامی را دوبار و با یك حس و حال یكسان بخواند و بنوازد.»
او خدا، طبیعت، عشق، شجاعت، پهلوانی و... را بنمایه شعر عاشیقها میداند و میگوید: «آنچه عاشیقها اجرا میكنند در فرهنگ و افسانههای آنان، ریشه دوانده و از اینرو باید ثبت و ضبط شود. شعرهایی كه بین عاشیقهای ایران و اذربایجان، مشترك است.»
ترکمنها موسیقی شبیلدا ندارند
«طواق سعادتی»، از بخشیهای ترکمن است. او خواندن دو رکعت نماز شکر را جزو آداب ویژه ترکمنها در طولانیترین شب سال میداند و میگوید: «آداب و رسوم ترکمنها متفاوت است ما آئینی ویژه برای شب یلدا نداریم حتی چون فارسها، فال حافظ نمیگیریم و هندوانه و انار نمیخوریم، تنها دو رکعت نماز شکر به جا میآوریم و دور هم جمع میشویم. حتی شعری که خاص یلدا باشد هم در بین اشعار معروف ترکمن پیدا نمیشود. بخشیهای ترکمن، شعرهای "مختومقلی فراغی" را میخوانند.
سرپرست گروه «مقام چیلر» براین است که در روزگار کنونی، حوصله و زمانی برای مردم باقی نماده تا حماسه کوراوغلو بشنوند و ساعتها به داستانهای عاشقانه بخشیهای ترکمن گوش دهند؛ جوانان ترکمن، موسیقی غربی و ارگ و گیتار را به دوتار ترجیح میدهند چراکه با این سازها آشناترند. بنابراین نه به دنبال این هستند که با داستانها و حماسههای بخشیهای ترکمن آشنا شوند نه دلشان میخواند نواختن دوتار را یاد بگیرند. افراد مسن هم بهخاطر پارهای تعصبات، موسیقی بخشیها را حرام میدانند و نه به صدای آواز و ساز ما گوش میدهند نه ما را به عروسیهاشان دعوت میکنند.
طواق سعادتی با گلایه از سازمانهای دولتی و نهادهای فرهنگی میگوید: «گاهی سازمانهای دولتی به بهانهها و در مراسم مختلف از گروه ما دعوت میکنند اما هیچکدام، ریالی بابت اجرا به گروه مقام چیلر پرداخت نمیکنند. نه ارشاد و نه سازمان میراث فرهنگی، مکان کوچکی را به ما اختصاص نمیدهند تا در آن به علاقهمندان آموزش دوتار و داستانهای ترکمن یاد بدهیم. نه حقوق ثابتی داریم و نه متولیان فرهنگی به دنبال ضبط ترانههایمان هستند. حتی زمانی که تلویزیون استان گلستان از ما دعوت می کند دوتار و کمانچهمان را نشان نمیدهد و این اتفاق خوشایندی نیست.
شمال ایران، بیبهره از موسیقی ویژه شب چله
شمال ایران یکی دیگر از مناطقی است که شاید هیچ وقت موسیقی مخصوص اولین شب زمستان رانداشته؛ «ناصر وحدتی»، خواننده موسیقی گیلان در این باره میگوید: «شب یلدا در گیلان با موسیقی ویژهای همراه نبوده؛ تنها برخی نقل خوانیها در کنار دیگر آداب ورسومی که در همه جا رایج است، اجرا میشده است زیرا روستایی نشینان گیلان در گذشته بهخاطر نبود امکانات زندگی از شب برای ترویج هنرشان استفاده نمیکردهاند؛ بنابراین وجود موسیقی خاص شب یلدا بیمعناست اما نمیتوان نقش پررنگ نقل و افسانه سرایی در شبهای زمستان را نادیده گرفت.»
این خواننده محلی میافزاید: «در منطقه گیلان برخی موسیقیهای کار وجود دارد که به جهت کاربردی بودنشان در شب اجرا میشوند که از آن جمله میتوان به موسیقیای که به منظور دور کردن گراز از شالیزار اجرا میشود، اشاره کرد.