نان بلوط و "کَلگ"یادگار دیرین پیوند هزار ساله ایل و بلوط و قوت زاگرس نشینان در سالهای نداری و خشکسالی، دیرگاهی است در خاطرات نسلهای امروز این دیار به فراموشی سپرده شده است.
به گزارش لقمه، بلوط این درخت بومی که قرنهاست همنشین شبها و روزهای مردمان ایلات کوهپایه های زاگرس بوده، در شبهای کشدار زمستان، نان "کلگش" را از مردمان این دیار دریغ نکرده است.
زنان این دیار سالهاست که با میوه این درخت تنومند "کلگ" درست می کنند و از "کلگ" نانی می پزند، خوش طعم و خوشبو، تا شبهای سرد زمستان را با گرمایش به بهار برسانند.
میوه بلوط زاگرس که کاکلی زیبا بر سر دارد و پوسته ای ضخیم تنش را از ناملایمات فصل سرد مصون می دارد.
پوست و برگ درخت بلوط دارای تانن، قند، اسید گالیک، اسید مالیک، موسیلاژ ، پکتین،رزین و روغن است و میوه بلوط از نظر طب سنتی گرم و خشک است که از قدیم الایام از آن به عنوان غذا استفاده می کردند.
میوه بلوط پس از آنکه در آتش برشته و پوستش چیده شد، شیرین و قابل خوردن می شود.
اما عشایر و روستانشینان کهگیلویه و بویراحمد از میوه بلوط " کلگ " درست کرده و با آن نان می پزند، نانی که خواص دارویی زیادی دارد و برای انواع بیماریهای معده مفید است.
میوه های بلوط ره آورد پاییز کهگیلویه و بویراحمد است و مردان و زنان روستا در روزهایی که زاگرس میزبان روزهای طلایی پاییز است، برای چیدن بلوط به کوهپایه های دنا می روند.
میوه بلوط را با چوبی که به آن"جِلد" می گویند، تکانده و بقیه نیز در پای درخت، میوه را روی هم انباشته کرده و سپس کلاهک آن را جدا می کنند و بلوطهای آمده را به خانه می برند.
زنان در خانه، پوسته سخت بلوطها را با چاقویی که به آن "رُنجُک" می گویند، شکافته و میوه آن را با پوستی قهوه ای در آفتاب خشک می کنند.
بعد از یک هفته پوسته قهوه ای رنگ نازک، از بلوط جدا می شود که به آن"جَفت" گفته می شود.
"جفت" در طب سنتی کاربردهای فراوانی دارد. برای جلوگیری از ریزش مو، آب "جَفت" را با حنا ترکیب می کنند و مانند رنگ مو بر سر می گذارند.
"جَفت" خون مردگی را درمان می کند، "اگزما" را از بین برده و برای درمان بیماریهای پوستی و عفونتها نیز موثر است.
برای درست کردن مشک آب نیز از "جَفت" استفاده می کنند و مشک را از آب و جَفت پر می کنند که هم سفت شود و هم بوی بد آن برطرف شده و بو نگیرد.
حال میوه سفید بلوط را که در تلالو زرین آفتاب خشک شده و در زبان محلی به آن "بلی" می گویند، به تکه های کوچکتر خرد می کنند.
در گذشته خرد کردن بلوط به وسیله دوقطعه سنگ که یکی بیضی شکل و دیگری تخت بود، انجام می شد که به آن "برد هَر" می گفتند.
سنگ بالایی بیضوی بود و بر روی سنگ تخت می غلتید و بلوط را خرد می کرد که معمولا دونفر از زنان خانواده کار سابیدن بلوط را انجام می دادند.
امروزه بلوط را به وسیله چاقو خرد کرده و به آسیاب برده و بلوط های آسیاب شده یا همان آرد بلوط را در خانه در سبدی به نام "سَلَه" که از شاخه های درخت "جَرگه" که درختی شبیه بادام است بافته می شود، قرار داده و کمی به آن رطوبت می دهند و دور آن را می پوشانند.
بلوط آسیاب شده تا دو روز در"سَلَه" می ماند که در اصطلاح محلی به آن "خواباندن بلوط" گفته می شود.
پس از آن، میوه بلوط را که به شکل خمیر درآمده در مسیر جریان آبی همچون چشمه قرار می دهند تا به اصطلاح شیرین شود.
وقتی خمیر بلوط شیرین شد، زنان روستا دور هم جمع شده و این خمیر را همچون کشک به گلوله های کوچکی تقسیم کرده و آنها را در آفتاب خشک می کنند که در اصطلاح محلی به آنها "کلگ" می گویند.
"کلگ" را می توان همانند کشک خورد، یا از آن نان درست کرد.
زنان روستا، "کلگ" را با آرد گندم مخلوط می کنند و از آن نانی خوشمزه بر سر سفره ها می گذارند.
بیشترین استفاده "کلگ" در این استان نان "لالکی" است که از کلگ خالص به دست می آید و آن را با کله پاچه، آبگوشت یا ماست می خورند.
برای پختن "لالکی" نخست کلگ را با آب مخلوط کرده تا به صورت خمیر در آید. سپس "تابه" مخصوص پخت نان را بر روی آتش یا اجاق گذاشته و خمیر را با وسیله ای به نام "حَسوم" که کاردکی دولبه است، بر روی تابه پهن می کنند و نان "لالکی" می پزد و آماده خوردن می شود.
میوه بلوط استفاده های فراوان دیگری نیز دارد. از جمله آنکه می توان بلوط را بوداده و سپس دم کرد و برای رفع بواسیر، کم خونی و ناراحتی های معده از آن استفاده کرد.
حال دیرگاهیست که این نان و "کلگ" در سفره خانواده های این دیار جایی ندارد و جای خود را به نانهای فانتزی، باگت و... داده است.
شاید تنها سالخوردگانی باشند که به یاد ایل، روستا، سیاه چادر و شبهای کشدار زمستانهایی دور، دلشان هوای نان "لالکی" و "کلگ" و بلوط بکند و آهسته بگویند: یادش به خیر....
گزارش: صدیقه امیدی