پرتقال 700 تومانی میدان ترهبار تهران تا به یکی از میوهفروشیهای نیاوران برسد ناگهان قیمتش چندین برابر بالا میرود و میشود 6000 تومان! به عبارتی 60 هزار ریال، به یک عبارت دیگر 700 تومان سرمایهگذاری، 5300 تومان سود!
لقمه: اگر از کودکان دبستانی بخواهید سه تا از نعمتهای خدا را نام ببرند، حتما در پاسخ نام یکی از میوهها را هم میبرند،درست مثل بزرگترها! و این یعنی میوهها از بارزترین ویترینهای نمایش نعمات خدا هستند.
به میوهها، داروهای خوشمزه هم میگویند! انواع ویتامینها و مواد معدنی مورد نیاز بدن به همراه هیدراتهای کربن و قندهای مفید و . . . در میوهها وجود دارد، این ویژگی میوهها را از انواع دیگر خوراکیها سوا میکند و انگار نعمت بودنشان را پررنگتر میکند.
اگرچه مصرف میوه در فرهنگ و سبک زندگی ایرانی یکی از اصول شبنشینیها است و بسیار هم توصیه شده است، اما گویا در زمان کنونی مصرف آن چندان که باید و شاید نیست.
در واقع باید گفت مصرف میوه به عنوان یک خوراکی روزمره و ضروری جایش را به مصرف میوه به عنوان یک کالای لوکس داده است!
بسیاری از خانوادهها ممکن است تنها سه، چهار بار در ماه میوه مصرف کنند و به بیان دیگر مصرف سرانه میوه در آنها ماهانه کمتر 300 گرم هم باشد و طبیعی است که این رقم نگران کننده و تأسف بار است.
البته بدیهی است که علت مصرف کمتر از حد نصاب میوه در بسیاری از خانوادهها، بالا بودن قیمت انواع میوه است.
سیب و پرتقالی که در برخی از شهرها با قیمت هر کیلو سه تا پنج هزار تومان فروش میرود و در بهترین شرایط ممکن از دو هزار و 500 تومان ارزانتر نمیشود، کمتر به چشم میخورد که توی کیسهای جا خوش کنند و راهی خانه برخی از شهروندان بروند که درآمدشان در ماه کمتر از 500 هزار تومان است.
با این همه وقتی به میادین مرکزی ترهبار سر میزنیم همان پرتقال پنج هزار تومانی، قیمتش 700 تومان است، خیلی بخواهند گران بفروشند، میشود 750 تومان!
اما جالب است آن میوه طی سفری که از مثلا ترهبار مرکزی تهران به نیاوران دارد، تا نزدیک ده برابر افزایش قیمت پیدا میکند و شما اگر بخواهید همان میوه 700 تومانی را از نیاوران بخرید، باید شش هزار تومان بابتش پول بپردازید،حالا اگر از میدان انقلاب بخرید ممکن است چهار هزار و 500 تومان از پولتان برود و اگر از میدان راه آهن بخرید، شاید سه هزار تومان! با این همه 700 تومان کجا و سه هزار تومان کجا؟
در واقع کشاورزی که خودش آن پرتقال را تولید کرده است، اگر روزی مجبور باشد از بازار پرتقال بخرد، همان محصول خودش را که دیروز500 تومان فروخته بود، امروز پنج هزار تومان باید بخرد!
با این حال تصور کنید که اگر وضعیت اقتصادی بهتر از این بود که هست و فروشندگان شهری مواد غذایی کمی انصاف بیشتری داشتند، و قیمتها را فقط دو برابر میکردند حالا پرتقال کیلویی 1500 تومان بود و هروز همه بچهدبستانیها میتوانستند با خودشان میوه ببرند مدرسه و دستکم جامعه سالمتر و تولیدکنندگان تواناتری داشتیم.
در کنار این مسئله یک پیشنهاد داریم؛ نظارتهای دولتی که بیشتر شبیه سفرههای شام مهمانیها شده است و خیلی نظارت و حضارتی در کار نیست! پیشنهاد ما این است که دولت برای تعدیل قیمت بازار، واحدهای فروش سیاری را در نظر بگیرد که مثلا هر چند روز یکبار با کامیونی چیزی برخی از انواع میوهها را در مناطق مختلف شهرها توزیع کند، یعنی از ترهبار با قیمت 700 تومانی بخرد، در مراکز شهرها با قیمت 1500 تومان بفروشد، هم سود دارد، هم صواب...