میگویند در شهری، چالهای عمیق وجود داشت كه هر روز تعداد زیادی از شهروندان داخل آن سقوط میكردند. نتیجهاش هم آسیبهای جدی و شكستن دست و پای این آدمهای بیچاره بود.
به گزارش لقمه، مدتها به همین منوال گذشت تا بالاخره مسوولان به فكر راهحلی افتادند و هر كس نظرش را برای بر طرف كردن مشكل اعلام كرد؛ یكی میگفت باید بیمارستانی نزدیك این خیابان احداث كنیم تا افرادی كه در چاله میافتند هر چه سریعتر به یك مركز درمانی مطمئن برسند، دیگری اعتقاد داشت باید پزشكان بیشتری برای گچ گرفتن دست و پا و تشخیص مشكلات شكستگی تربیت شوند و عدهای هم باور داشتند باید آمبولانسهای مجهزتری در این ناحیه آماده خدمت باشد.
جلسات همین طور ادامه یافت تا بالاخره یكی به اصل قضیه اشاره كرد و گفت: چرا این چاله را از بین نبریم تا همه مشكلاتمان حل شود؟
شاید این داستان در نگاه اول نوعی طنز به نظر برسد و فكر كنیم چنین چیزی واقعیت ندارد، اما اگر كمی دقیقتر و بدون تعصب به وضع خودمان نگاه كنیم، میبینیم ما هم چاله را فراموش كردهایم! ما هم هر روز خبر افزایش تعداد بیماران سرطانی را میشنویم ولی باز هم در همین هوای آلوده نفس میكشیم، غذاهای نامرغوب را مصرف میكنیم، سیگار میكشیم و به هیچ یك از هشدارها در مورد پیشگیری از سرطان اهمیت نمیدهیم.
ما هم دائم از تصادفات و آمار وحشتناك مرگ و میر ناشی از آن شكایت میكنیم ولی همچنان با ماشینهایی بدون تجهیزات و بدون رعایت نكات ایمنی در جادهها میرانیم.
این روزها همه از شلوغی مطبها و بیمارستانها گله میكنند، همه میدانند وقت گرفتن از یك پزشك یعنی هفتهها و گاه ماهها انتظار كشیدن، همه از نبود تعداد كافی بیمارستان و تختهای خالی ناراضی هستند ولی هیچ كس به این موضوع فكر نمیكند كه چرا این همه بیمار داریم؟ چرا آمار سرطان در كشور ما رو به افزایش است؟ دلیل بالا رفتن تعداد بیماران مبتلا به دیابت، اماس و مشكلات قلبی چیست؟ آیا ما هم به جای پر كردن چالههای سلامت به فكر احداث بیمارستانها و تربیت پزشك و پرستار بیشتری هستیم كه برای حل مشكل ما را یاری دهند؟
دكتر علی انتظاری، مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با «جامجم» در اینباره توضیح میدهد: معمولا موضوعاتی مانند كم بودن تعداد پرستاران و پزشكان، ناكافی بودن تعداد بیمارستانها و تختهای خالی مورد توجه رسانهها، مسوولان و مردم قرار میگیرد، در حالی كه مساله اصلی اغلب مورد غفلت واقع میشود. در واقع مسأله اصلی جامعه ما به تعداد بیمارستانها و پزشكان مربوط نمیشود، بلكه تعداد بیماران موضوعی است كه باید مورد توجه قرار گیرد.
چرا این همه بیمار داریم؟
یكی از دیابت رنج میبرد، دیگری را فشار خون بالا اذیت میكند، همه افراد خانوادهای درگیر نگهداری از فردی هستند كه تصادف كرده، شخصی دچار سرطان شده و... وقتی پای درددل مردم مینشینیم و آنها درباره مشكلاتشان حرف میزنند و از بیماریها و دردسرهای مربوط به آن میگویند، بهتر میفهمیم چقدر بیماری و درد و رنج میان خانوادهها زیاد شده است.
خانم لسانی كه حدود 70 سال از عمرش میگذرد، میگوید: بهترین دعایی كه میتوانم برای مردم بكنم این است كه انشاءالله همه سالم باشند، اما این روزها انگار همه مریضند؛ زمانی كه من جوان بودم، هیچ كدام از این مشكلات وجود نداشت و با این كه مردم بیشتر و سختتر كار میكردند، اما سالمتر و شادتر بودند.
او كه با افسوس در مورد زندگی گذشته حرف میزند بر این باور است كه قدیمیها زندگی سالمی داشتند و برای همین كمتر بیمار میشدند. به گفته این خانم هفتاد ساله، زندگی در هوای سالم، استفاده از غذاهای تازه و فعالیت بدنی مناسب از جمله عواملی بود كه موجب پیشگیری از بروز بیماریهای مختلف میشد.
دكتر انتظاری نیز درباره عواملی كه به افزایش میزان بیماریها منجر شده است، میگوید: زندگی پرخطر و همراه با ریسك یكی از مهمترین عواملی است كه میتواند موجب افزایش میزان تصادفات و مشكلات ناشی از آن شود. لذا این روزها شاهد افزایش تعداد بیمارانی هستیم كه بر اثر حوادث مختلف دچار صدمات و آسیبهای جسمی میشوند. علاوه بر این موضوع، استفاده از مواد غذایی نامناسب و غیراستاندارد نیز مورد دیگری است كه میتواند عامل ایجاد بیماریها باشد كه متأسفانه این موضوعات مورد غفلت همه واقع شده است.
در واقع، بخش زیادی از مواد غذایی كه ما این روزها مصرف میكنیم، استاندارد نبوده و میتواند برای سلامت دردسرساز شود؛ به عنوان نمونه برای طولانیتر شدن مدت نگهداری مواد غذایی از مقدار زیادی مواد نگهدارنده استفاده میشود كه این مورد میتواند بشدت خطرناك باشد.
اما متأسفانه كسی به فكر این مسائل نیست. همه دست روی دست گذاشتهاند و تعداد بیماران هر روز بیشتر میشود و فكر میكنیم فقط باید بیمارستانهای بیشتری افتتاح كرده و نیروهای متخصص بیشتری تربیت كنیم.
این جامعهشناس میافزاید: متأسفانه اکنون، مشكلات اصلی در حوزه سلامت نادیده گرفته شده است. به عنوان نمونه عدهای به دلیل سودجویی و تنها با هدف كسب درآمد بیشتر، مواد غذایی ناسالم را بدون نظارت در اختیار مردم میگذارند.
نظارتهایی كه اگر نباشد، بهتر است
رستورانها هر روز شلوغتر از قبل میشود، شیرینی فروشیهای جدید جای خود را میان سایر مغازهها باز میكند، سوسیس و كالباس سر سفره خانوادههای بیشتری قرار میگیرد.
آقای ساعدی در حالی كه مشغول خرید غذاهای آماده است، میگوید: ما كه ناچاریم هر روز از این غذاها استفاده كنیم، ولی ای كاش نظارت دقیقتری در این مورد وجود داشت. چون هر دفعه یك بسته را باز میكنم، طعم و رنگ و مقدار آن با بسته قبلی تفاوت دارد و این یعنی نبود نظارت.
نكته: شاید ما نتوانیم میزان سم و كود استفاده شده در میوهها و سبزیجات را ارزیابی كنیم، ولی حتما میتوانیم مصرف مواد غذایی ناسالم مانند سوسیس و كالباس را به حداقل برسانیم
دكتر انتظاری نیز توضیح میدهد: متأسفانه نظارت دقیقی در این زمینه وجود ندارد و روشهای نظارت نیز شفاف نیست. این مساله موجب ایجاد مشكلات دیگری مانند رشوه دادن به كارشناسان میشود كه شرایط را از آنچه هست هم بدتر خواهد كرد، به این معنی كه نظارتهای غیراستاندارد خسارت و ضرر بیشتری به مردم وارد میكند و آنها ناچارند با افزایش قیمت محصولی خاص، هزینه پرداختی به ناظر را نیز جبران كنند.
مثلا سوسیس و كالباسهایی كه ادعا میشود 80 درصد گوشت خالص است، با قیمتی بسیار كمتر از آنچه انتظار میرود، عرضه میشود و همین باید خریدار را به فكر بیندازد چطور با قیمت بالای گوشت قرمز، این مواد غذایی بسیار ارزانتر به فروش میرسد؟ بنابراین بد نیست كمی فكر كنیم كه این مواد غذایی چطور تهیه میشود؟
این نوع تغییر سبك زندگی به ضرر مردم است
یك روز به برنامه زندگیتان فكر كنید؛ صبح از خواب بیدار میشوید، صبحانهای را سریع و با عجله میخورید، پشت فرمان مینشینید، به محل كارتان میرسید و ساعتها پشت میز نشستهاید.
دوباره رانندگی میكنید، به خانه برمیگردید و چند ساعتی مقابل تلویزیون دراز میكشید یا باز هم مینشینید! آیا با این وضع میتوان انتظار داشت همه سالم و سلامت باشند؟ نكته دیگر اینجاست كه غذاهای مصرفی ما هم در مقایسه با گذشته نهتنها تغییر مثبتی نداشته بلكه حتی گاهی چربتر و سنگینتر هم شده است. دكتر انتظاری با اشاره به این موضوع میگوید: تحرك بسیار كم افراد، زندگی ماشینی، نبود اماكن ورزشی و تجهیزات مناسب یا نداشتن انگیزه كافی برای ورزش و فعالیت موجب شده است سطح سلامت افراد در مقایسه با گذشته كاهش یابد.
بنابراین شاید بد نباشد حالا كه سبك زندگیمان تغییر كرده و دیگر مثل گذشته نیست، ما هم در انتخاب مواد غذایی و افزودن برنامههای ورزشی به زندگی تجدیدنظر كنیم.
چه راحت با آلودگی هوا كنار آمدهایم!
وضع هوا در شهرهای بزرگ و صنعتی در اغلب روزهای زمستان در حالت هشدار و خطر است، اما متأسفانه ما با این مسأله هم خیلی راحت كنار آمدهایم و به سادگی آن را پذیرفتهایم. غافل از اینكه آلودگی هوا میتواند موجب بروز دهها بیماری خطرناك شود. برای همین طبیعی است با انواع سرطانها و بیماریهای لاعلاج روبهرو شویم و بعد از آن به فكر احداث بیمارستانها و مراكز درمان سرطان بیفتیم.
دكتر انتظاری در این زمینه تاكید میكند: واقعا باید تصمیمی اساسی و جدی در این زمینه گرفت و مانند بحرانی جدی به این موضوع نگاه كرد. مسلما پذیرفتن شرایط و كنار آمدن با آن، راهحل نیست و نباید به سادگی از كنار این مسائل مهم و اساسی گذشت.
باید به فكر باشید
دكتر انتظاری درباره راهكارهایی كه ممكن است به كاهش عوامل بیماریزا كمك كند، میگوید: زمانی كه ما محصولی را به كشورهای دیگر صادر میكنیم، حتما آزمایشهای خاصی روی آن انجام میشود تا از سلامت آن مطمئن شوند. ما باید این كار را در كشور خودمان هم انجام دهیم.
به عنوان نمونه میتوان میوهها و سبزیجاتی را كه از باغها به مركز اصلی توزیع میرسد، امتحان كرد تا اگر از مقدار زیادی سم و كود استفاده شده، آنها را مرجوع كنیم و در دسترس مردم قرار ندهیم. مسلما كشاورزان هم اگر چنین شرایطی را ببینند، با دقت بیشتری محصولاتشان را تولید خواهند كرد. البته مردم هم باید نسبت به مواد غذایی مصرفی حساس بوده و نسبت به سالم بودن یا نبودن آنها اطمینان كسب كنند. در واقع شاید ما نتوانیم میزان سم و كود استفاده شده در میوهها و سبزیجات را ارزیابی كنیم، ولی حتما میتوانیم مصرف مواد غذایی ناسالم مانند سوسیس و كالباس را به حداقل برسانیم.
علاوه بر این، تغییر شیوه زندگی نیز عامل بسیار مهمی است كه باید در نظر داشت؛ به عنوان نمونه شاید این روزها دیگر نیازی نباشد مانند گذشته سه وعده غذای اصلی مصرف كنیم و بتوانیم با توجه به كاهش تحرك، به سمت چند وعده غذای سبكتر برویم.
به گفته این جامعهشناس، ما به نهادهای خاصی نیاز داریم كه با نظارت دقیق و حسابشده، با عوامل بیماریزا مقابله كنند و به فكر پیشگیری از بروز بیماریهای مختلف باشند. البته ناظران هم باید براساس استاندارد مشخصی كار كنند، نه این كه اگر از فردی خوششان بیاید، محصولش را تأئید یا به دلیل مشكلات شخصی، محصولی را رد كنند.
وی تاكید میكند: علاوه بر این، باید به فكر استفاده از روشهایی در نظام حقوقی هم باشیم؛ به عنوان نمونه این روزها در بسیاری از كشورها اگر مصرف كننده از مادهای استفاده كند كه كیفیتش برخلاف ادعای تولیدكننده است، براحتی میتواند با طلب غرامت، مسئولان كارخانه را متوجه اشتباهشان بكند، در حالی كه این شیوه در ایران هنوز مسالهای خندهدار است كه كسی به آن توجهی ندارد.
دكتر انتظاری با اشاره به اهمیت رشته جامعهشناسی پزشكی برای حل چنین مشكلاتی یادآور میشود: جامعه شناسی پزشكی رشتهای است كه این روزها در تمام دنیا اهمیت ویژهای پیدا كرده است و جایگاه مشخصی دارد، ولی متاسفانه در كشور ما چندان توجهی به این رشته نمیشود و لازم است اقدامی جدی در این زمینه صورت بگیرد و مسئولان به فكر آن باشند.
نیلوفر اسعدیبیگی