زندگی ماشینی و شرایط خاص زندگی امروز كه یكی از پیامدهای آن كمبود وقت است، چتر خود را بر نوع تغذیه ما ایرانیها نیز گسترانیده است، به طوری كه دیگر كمتر كسی وقت، حوصله یا حتی امكان آمادهسازی غذاهای زمانبر و سنتی ایرانی را در منزل خود دارد.
به گزارش لقمه، مسالهای كه اكثر مردم بویژه جوانان را متمایل به استفاده از غذاهای آماده یا به اصطلاح فستفود كرده است. موضوعی كه چند سال پیش برای یك جوان و دانشجوی ایرانی جرقهای شد تا رستورانی با ارائه غذاهای سنتی اما با شكل و شمایل و بستهبندی فستفودهای امروزی ایجاد كند. با هادی مهمانی درباره جزئیات این ایده، گفتوگویی انجام دادهایم.
طرح و ایده این رستوران چگونه به ذهنتان رسید؟
ایده ایجاد آن متعلق به خودم است. در واقع این ایده درسال 70 شكل گرفت، زمانی كه دانشجو بودم. ما یك گروه از دانشجویان رشته كامپیوتر بودیم كه هفتهای یكی دو بار سر ظهر درس و كار را تعطیل میكردیم و میرفتیم دیزی خوردن. همان زمان به ذهنمان رسید چه خوب بود اگر میشد دیزی را هم مثل غذاهای فستفودی سفارش داد و دم در منزل یا محل كار تحویل گرفت تا دیگر مجبور نباشیم برای صرف غذای دلخواهمان درس و كارمان را رها كرده و بیرون برویم.
و این ایده كی به ثمر نشست؟
سال 88 اولین شعبه این رستوران را در خیابان گاندی افتتاح كردیم.
حالا كارتان گرفته و شعبات متعددی دارید؟
بله، با این كه تنها سه سال از آغاز كارمان میگذرد، اكنون 20 شعبه در سراسر ایران داریم كه حدود 10 شعبه آن در تهران و بقیه در شهرستانهاست.
مشتریان شما معمولا از چه قشری هستند؟
ما همه نوع مخاطب داریم؛ نوجوان، جوان، میانسال و حتی كودكان، اما بیشترین تقاضا از سوی جوانان با میانگین سنی 18 تا 28 سال است.
چطور توانستید این گروه سنی را جذب غذاهای سنتی كنید؟ در حالی كه میدانیم امروزه اغلب جوانها ترجیح میدهند از غذاهای فستفودی مانند پیتزا، ساندویچ و... استفاده كنند.
خب، اول این كه از ابتدا هم هدفگذاری ما روی قشر جوان و جذب این گروه سنی بود. دوم این كه اگر امروزه جوانهای ما به سمت غذاهایی مانند پیتزا روی آوردهاند به این دلیل است كه برایشان اینگونه طراحی كردهاند، یعنی شكل و ظاهر و همه مواردی كه به چشم یك جوان میآید، طوری در این غذاها طراحی شده كه خوشش بیاید. ما هم بر همین اساس سالها فكر كردیم كه چطور میتوانیم غذاهای سنتی خودمان را كه بسیار هم مغذی است ارائه دهیم تا جوانها بپسندند و به این نتیجه رسیدیم كه ظاهر غذا در جذب جوانها بسیار مهم است، بنابراین شكلی از بستهبندی را برای همان غذاهای جوانگریز طراحی كردیم كه به آن تمایل پیدا كنند.
این شكل طراحی و بستهبندی به چه صورت بود؟
ما به این نتیجه رسیدیم كه تلفیق مدرنیته و سنت را همه دوست دارند. اتفاقا از شعارهای ما هم این است كه ما عرضهكننده اولین فستفود كاملا ایرانی هستیم.
غذاهای ما در واقع طوری طراحی شده كه بتوان آنها را ارسال كرد. به طور مثال ما دیزی را مانند پیتزا با ظروف كاملا یك بار مصرف مانند گوشكوب، ظرف دیزی و... به مشتریان ارائه میدهیم.
طرح خود را چطور توانستید به جوانان معرفی كنید؟
از آنجا كه ما خودمان هم دانشجو بودیم و با اینترنت سروكار داشتیم، تبلیغاتمان هم امروز فقط تبلیغاتی است و مخاطبانمان هم جوانانی هستند كه با اینترنت سرو كار دارند.
در واقع ما میدانستیم بخش اعظمی از جوانان كه گروه 20 تا 30 سال را تشكیل میدهند، امروز با اینترنت سروكار دارند و هدفگذاری ما هم روی همین گروه بود.
یعنی به نظر شما میشود ذائقه جوان و نوجوان ایرانی را كه به فستفودهای خارجی متمایل شده، دوباره به سمت غذای ایرانی تغییر داد؟
بله، اتفاقا شعار ما نیز همین بود و موفق شدیم و اكنون همان گروهی كه پیتزا میخورند مشتری ما هستند و هفتهای یكی دو بار هم به رستورانهای ما میآیند یا از غذاهای ما سفارش میدهند. ما حتی شكل و ظاهر رستورانهایمان را با وجود ارائه غذای سنتی، بسیار امروزی و مدرن طراحی كرده و رنگهای شاد و جوان پسند را در آنها به كار بردیم. به این ترتیب غذاهای ایرانی را از آشپزخانه و محلی با دود و دم و بوهای بعضا نامطبوع، به مكانی شیك با بوی عطر و ادكلن تبدیل كردیم؛ چیزی كه مورد پسند جوان امروزی است.
به این فكر هستید كه خارج از كشور شعبه بزنید؟ چگونه میخواهید این غذاها را به خارجیها معرفی كنید؟
ما غذای كالجوشمان را برای استانداردسازی به یكی از كشورهای خارجی فرستادیم. پس از مدتی با حیرت پرسیدند این چیست؟ داروست؟ گفتیم این یكی از غذاهای ماست. به عقیده آنها این غذا بسیار غنی و ارزشمند و به نوعی بمب كلسیم است كه به دلیل درصد بالای كلسیم میتوان آن را به عنوان دارو به خانمهای باردار و كودكان توصیه و تجویز كرد. خب در چنین شرایطی میشود این غذاها را در سطحی وسیع در شعبات خارج از كشور تبلیغ و از آن دفاع كرد كه هدف ما هم همین است و هم اكنون نیز در حال طراحی و اندیشیدن برای ابداع نوآوریهای دیگری هستیم تا موفقیتمان را جهانی كنیم.
كدامیك از غذاهای شما طرفداران بیشتری دارد؟
دیزی كه نوعی آبگوشت یك نفره است محبوبیت زیادی میان همه سنین دارد حتی در بین كودكان.
خودتان كدامیك از غذاهای رستورانتان را ترجیح میدهید؟
من عاشق كالجوش هستم و از آنجا كه اهل گوشت قرمز و غذاهای فستفودی نیستم، همین غذاهای سنتی خودمان را ترجیح میدهم.
فرزندان شما چطور؟
من دو پسر دو و شش ساله دارم كه پسر شش سالهام غذاهای ایرانی را بشدت دوست دارد، البته مثل تمام كودكان ایرانی پیتزا هم میخورد، اما غذای ایرانی را ترجیح میدهد، بویژه اگر برایش دیزی ببرم بسیار خوشحال میشود.
رستورانهای شما مشتری دائم هم دارد؟
بله، علاوه بر مردم معمولی، برخی شخصیتهای معروف جزو مشتریان دائم ما هستند. به طور مثال یكی از بازیگران معروف هفتهای سه بار مشتری رستوران ماست و سفارش كالجوش میدهد. مشتریان خارجی هم كم نداریم.
قیمت غذاهایتان چطور است؟ گران كه نیست؟
قیمت غذاهای ما تقریبا به اندازه قیمت فستفودهایی مانند پیتزاست با این تفاوت كه دو نفره است.
فاطمه مرادزاده