بیراه نیست اگر پوست را سلطان بدن بنامیم؛ چرا که پوست، اولین لایه دفاعی بدن است كه اگر لایه شاخی آن آسیب ببیند، این سد دفاعی تخریب میشود و میکروبها و ویروسها میتوانند به بدن نفوذ كنند.
به گزارش لقمه، پوست بدن از 3 قسمت اپیدرم، درم و بافت زیر پوست تشكیل شده است. اپیدرم همان لایه شاخی و خارجیترین قسمت پوست است که در تماس با محیط بیرونی قرارمیگیرد. درم هم قسمت میانی پوست است که باعث استحکام و قدرت انعطافپذیری پوست میشود. لایه آخر هم بافت چربی است که زیر درم قرار میگیرد. گروهی از اجزای اصلی که شامل غدد عرق، عروق خونی، فولیکولهای مو و غدد چربی میشوند، در قسمتهای مختلف لایه میانی پوست قرار دارند. تغذیه پوست هم از طریق همین عروق خونی که در فضای درم جا گرفتهاند، انجام میشود. به همین دلیل معمولا اینطور گفته میشود که لایه میانی پوست اهمیت بیشتری دارد. با این مقدمه میخواهیم شما را بیشتر با اسرار پوست آشنا کنیم. صحبتهای دکتر امیرهوشنگ احسانی، متخصص پوست و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران را در همین رابطه بخوانید.
لایههای مختلف پوست چطور خود را ترمیم میکنند؟
نوع ترمیم لایههای آسیبدیده پوست به عمق زخم یا ضایعه بستگی دارد. اگر عمق زخمهای پوست تا قسمتهای تحتانی لایه میانی باشد، جای آنها در آینده با جوشگاههای نامناسبی باقی میماند اما اگر عمق زخم تا قسمتهای فوقانی درم باشد، معمولا جوشگاهی برجای نمیماند. وقتی زخم یا آسیبی در پوست ایجاد میشود، اولین اتفاقی که میافتد، انعقاد است. یعنی پلاکتها در امر درمان زخم مداخله میکنند و با ترشح فاکتورهای انعقادی، باعث انعقاد خون میشوند. فاکتورهای انعقادی زمینه حضور سلولهای دیگری از جمله فیبروبلاستها را هم فراهم میکنند و فیبروبلاستها میتوانند در مراحل بعدی با کلاژنسازی (تولید بافت همبند) باعث ترمیم و بهبود بستر زخم شوند. فرایند ترمیم زخم، فرایند به هم بافتهای است و اگر در بدن فردی در زمینه هر کدام از این اجزا كمبود وجود داشته باشد (مانند کمبود پلاکت یا داشتن مشکل در سلولهای فیبروبلاست)، بهبود زخم به خوبی انجام نمیشود.
آیا ساختمان تمام قسمتهای پوست یکسان است؟
معمولا ساختمان قسمتهای مختلف پوست خیلی به هم شبیه است اما در قسمتهایی از این ساختمان مانند کف دست و پا، ضخامت لایه شاخی در قسمتهایی مانند ناحیه پشت، ضخامت لایه میانی و در قسمتهایی مانند باسن، شکم و پهلوها ضخامت لایه چربی بیشتر است. از سوی دیگر، لایههای درم و اپیدرم پوست برخی از قسمتهای بدن مانند پلک به دلیل عملکرد خاص آن، بسیار نازک است. بد نیست بدانید که پوست پلک، قسمت بافت چربی را هم ندارد. در قسمتهایی از پوست اعضایی مانند بینی، سر و صورت هم غدد سباسه و غدد چربی بیشتر و با فعالیت بالاتری وجود دارد. در نواحیای مثل كفدست تعداد غدد چربی بسیار کم است و اصلا غدد سباسه وجود ندارد. در تمام قسمتهای بدن به جز کف دست و پا هم فولیکولهای مو وجود دارد؛ هرچند ممکن است این فولیکولها به صورت بیروننیامده و زیرین باشند. قسمتهایی از پوست مانند پوست لب، ناحیه تناسلی و مقعد هم كه با ترشحات بدن در تماس هستند، این امر باعث تفاوت بافت و ضخامت پوست این نواحی نسبت به پوست سایر بخشهای بدن میشود. برحسب فعالیت هر منطقه از بدن، پوست آن دارای اجزایی کمتر یا بیشتر از پوست سایر قسمتهاست و به همین دلیل احساسی که از لمس پوست گونه به ما دست میدهد، در مورد لمس کفپا اتفاق نمیافتد.
مواد موضعی، چطور جذب پوستمان میشوند؟
اینکه مواد موضعی چطور جذب پوستمان میشوند، سوالی کلیدی برای ساخت تمام داروهای مخصوص پوست در سراسر دنیاست؛ یعنی داروها و کرمها باید طوری طراحی و ساخته شوند که میزان جذب پوستی آنها و گذشتنشان از لایه شاخی به حداکثر ممکن برسد. معمولا تمام داروها، کرمها و پمادهای پوستی حاوی مادهای پایهای و حلال در چربی هستند. این ماده به بهترین شکل ممکن در لایههای پوست حل میشود و از راه پدیده انتشار، اثر میگذارد و جذب لایههای زیری پوست یا عروق خونی میشود.
آیا قدرت ترمیم پوست در سنین مختلف یکسان است؟
هرچه سن پایینتر باشد، قدرت ترمیم پوست هم بیشتر و بهتر است. در سنین بالاتر به دلیل فعالیت کمتر فیبروبلاستها و پلاکتها، قدرت ترمیم پوست آسیبدیده هم کمتر میشود بنابراین میتوان گفت قدرت ترمیم پوست در سنین کودکی و نوجوانی که فیبروبلاستها و پلاکتها خیلی خوب فعالیت میکنند، در اوج است و هرچه که سن بالاتر رود، توانایی ترمیم پوست پایینتر میآید.
چرا حساسیت پوست در برخی از قسمتها بیشتر است؟
اگر دقت باشید، پوست برخی قسمتهای بدن به تحریکهای مختلف حساستر است یا با لمس قسمتهای خاصی از بدن گروهی از افراد به اصطلاح قلقلکی، میتوان آنها را تحریک کرد و خنداند. علت این امر وجود پایانههای عصبی در قسمت میانی پوست است. درواقع، هر کدام از این پایانههای عصبی به یک چیز خاص مانند فشار، احساس گرما، سرما، لمس یا تحریک جنسی حساس هستند. در برخی از قسمتهای پوست مانند نوک انگشتها یا
لاله گوش، تعداد این پایانههای عصبی خیلی بیشتر است و مسیر انتقالی آنها هم خیلی بیشتر است و به همین دلیل در صورت لمس ناحیهای مانند لاله گوش، تحریک بیشتری صورت میگیرد یا نوک انگشتان دست در صورت تماس با سرما، زودتر از پوست قسمتهای دیگر بدن سرد میشوند. به طور کلی، وجود حساسیت بیشتر در بخشهایی از پوست به تراکم و تعداد بالاتر پایانههای عصبی منتقل کننده پیامهای خاص در آن نواحی بستگی دارد.
تحریک کلاژن سازی چطور در بافت پوست اتفاق می افتد؟
نقش تمام داروهای پوستی سراسر دنیا، تراشیدن پوست، تمام روشهای لیزری یا استفاده از رادیو فرکوئنسیها تحریك سلولهای فیبروبلاست برای انجام فعالیت بیشتر است. تحریک فیبروبلاستها میتواند باعث تولید کلاژن و الاستین شود. کلاژن و الاستین هم میتوانند در قوام پوست و پیشگیری از پیری پوست نقش اساسی داشته باشند، بنابراین گرما دادن و تحریک فیبروبلاستها راهی برای کلاژنسازی بیشتر و حفظ شادابی و جوانی پوست محسوب میشوند.