غذا مشخصاً همان داروی قدرتمندی است که میتواند برای پیشگیری و تسکین انواع بیماریها عمل کرده و نیروی جسمی و ذهنی ما را تقویت نماید.
لقمه: برای ما انسانها توجه به داروهای ساخت دست بشر که محصول دانش و تلاش پیگیر متفکرین و نوابغ علم داروسازی است از اهمیت بسیاری برخوردارند و درک ما از این گلولههای سحرآمیز که دائماً از لابراتوار و کارخانجات داروسازی به دامان ما سرازیر میگردند و به نوعی درمانگر بیماریهای کوچک و بزرگ به شمار میآیند. به همین دلیل ما اغلب به دنبال داروهای جدیدتری که درمان مناسبتر و بهتری را به ما عرضه کنند، از این پزشک به آن پزشک مراجعه میکنیم. تردیدی نیست که همین داروهای شیمیایی اگرچه در بسیاری از موارد سلامتی و تندرستی را به ما هدیه میکنند، ولی همین گلولههای سحرآمیز هنوز هم نتوانستهاند درمانگر قطعی برخی از بیماریها باشند. اما در برابر این عظمت کارخانجات داروسازی و پژوهشگران آن در زمینه داروسازی، عده دیگری از دانشمندان به دنبال کشف گنجینه فناناپذیر و ارزشمند داروهای طبیعی میباشند که از میلیونها سال قبل در این سیاره آفریده شدهاند.
کشف و دستیابی به خواص دارویی گیاهان گام بزرگی است که در تأمین تندرستی انسانها برداشته شده است و در واقع همان موادی را که ما به نام غذا همه روزه آگاهانه و یا ناآگاهانه به دهان میبریم از چنان قدرت تندرستی بخشی برخوردار هستند که به میزان بسیاری میتواند ما را از مصرف همان گلولههای جادویی شیمیایی بینیاز کرده و بدون عوارض جانبی ناخوشآیند، انسان را در مسیر تندرستی، شادابی و توان مناسب جسمی و روحی قرار دهد.
همین مواد موجود در غذاها هستند که از زمان تشکیل جنین تا پایان عمر با ما همراهند و در یک سیکل منظم و مداوم و در یک طیف گسترده در درون بدن، به تغذیه و رشد میلیاردها سلول پرداخته و از برون نیز سبب هوشیاری و آگاهیهای لازمه یک انسان هستند.
در واقع سرنوشت ما پیوندی دائمی با سرنوشت سلولهای بدن ما دارد و به همان نسبت که سلولهای ما سالمتر و کارآمدتر باشند ما نیز تندرستتر، شادابتر و فعالتر خواهیم بود و کلید حل این معما چیزی جز (غذا) نیست. به بیان دیگر، سرنوشت ما به کیفیت سلامتیمان مربوط میباشد و زنجیره ناگسستنی، مداوم و استحکام این پیوند چیزی جز غذا نمیتواند باشد آیا کشف خاصیت سیر در کشتن سلولهای سرطانی و یا مواد موجود در اسفناج را که میتوانند به سبب به دام انداختن و فلج کردن ویروسهای عامل سرطان دهانه رحم بشوند نباید به عنوانی یک معجزه تلقی نمود؟ و نیز زمانی که متوجه میشویم ترکیبات نامعلومی در مارچوبه و یا آواکادو میتوانند مانع تکثیر ویروسهایی گردند که عامل بزرگترین تراژدی عصر ما یعنی (بیماری ایدز) میباشند، نبایستی آن را نوعی از معجزه گیاه درمانی بدانیم؟
زمانی که در این سیاره کلم آفریده شد موادی در آن گنجانده شد که برای حفظ آن در برابر عوامل تخریبی محیط پیشبینی شده بود ولی ما اکنون به کمک دانش پیشرفته خودمان از همین مواد در سمزدایی بدنمان متأثر از آلودگیهای محیط زیست مدتهاست که بهره میگیریم.
مواد شناخته شده در خیلی از گیاهان به ما کمک میکنند از بروز لخته در خون که یک عامل مهم در مرگ و میر و فلج به شمار میآید که آن هم مولود خوردن غذاهای چرب کنترل نشده میباشد جلوگیری کنیم و نیز بد نیست بدانیم زمانی که ما در غذاهایمان از فیبر یا رشتههای گیاهی استفاده میکنیم این رشتهها پس از گوارش، ذراتی را از خود آزاد میکنند که به کبد دستور میدهند در فرستادن کلسترول به خون دقت کرده و با آرامی و تناسب لازم عمل کند.
در قلمرو گیاهان، همین مواد شیمیایی هستند که به مغز وارد میشوند و بر روی نورنها و سیستم انتقال پیام اثر کلی به جای میگذارند. خلق و خوی، قدرت حافظه و هوشیاری که تماماً معرف شخصیت ما میباشند همه و همه متأثر از همین ذراتی هستند که در حوزه اقتدار قلمرو گیاهان به وفور در اختیارمان قرار گرفتهاند. و ما بایستی به این اصل مهم یعنی (خوردن) توجه بسیار دقیقی مبذول داریم و هرگز آن را یک عادت و یا روند معمولی و روزمره به شمار نیاوریم زیرا اگر سیکل آن را از بلع تا دفع در نظر بگیریم میبینیم که همین (خوردن) است که به میلیاردها سلول بدن امکان میدهد که ما را شکل داده و بسازند، و در واقع همین خورد و خوراک است که ما را به طبیعت پیوند میدهد که در سایه برکت آن میتوانیم به عمری طولانی رسیده و یا برعکس انتظار مرگ زودرس را داشته باشیم.
اکنون به همت دانشمندان و ابزار درون آزمایشگاهی، ترکیبات مختلف مواد غذایی و خواص درمانی و تندرستی بخش آنها در بسیاری از گیاهان شناخته شده است. اگرچه چنین کشفیاتی از ارزش بسیار والائی برخوردارند ولی مهمتر این که ما انسانها چگونه بایستی از این برکات خداوندی بهره بگیریم تا سالم بمانیم و به بیان دیگر غذائی را انتخاب کنیم که مفید بدنمان باشد و ما هستیم که آزادانه و آگاهانه اختیار انتخاب را داریم و هیچ تحمیلی هم در این انتخاب بر ما وارد نیست. غذا سبب فعالیت سریعتر و بهتر مغز شده و در رفتار و خلق و خوی ما تأثیری بس شگرف دارد، همین غذا است که در انرژی الکتریکی مغز اثر مطلوب دارد و مایه تفکر بهتر شده که برپایه آن میتوانیم بهتر و منطقیتر عمل کنیم.
همین غذا است که میتواند به جای داروهای شیمیائی آرامبخش، از اضطراب و افسردگیهای ما بکاهد و یا برعکس ما را سست، تنبل و خوابآلوده نماید و سبب کاهش تمرکز فکر شود. غذا در پیشگیری از پیشرفت آرام و خزنده فرسودگی مفاصل نقش ارزندهای دارد و نیز میتواند مانع انسداد شریانها باشد و یا برعکس آن ، صدمات بسیاری به بدن وارد نماید. غذائی که ما در دوران کودکی و نوجوانی میخوریم و اگر دقت لازم را در انتخاب مناسب آن به کار نبریم میتواند سبب تغییراتی در شیمی مغز باشد که نتیجه آن در میانسالی M.S (تصلب متعدد) یا نوعی از تصلب مغز و نخاع میباشد که در چنین شرایطی در مغز و نخاغ نقاط متعددی تصلب پیدا میکنند و در دوران پیری هم بیماری آزاردهنده پارکینسون را در پی خواهد داشت.
غذا میتواند سبب فعالیتهای انحرافی در سلولهای بدن ما شود و همین نوع فعالیتهاست که در سالهای بعد امکان دارد به رشد سرطانی سلولها منجر گردد و برعکس آن، غذا نیز قادر است که با آزاد کردن عواملی، مواد شیمیایی سرطانزا را در بدن تبخیر کند و یا واکنش زنجیرهای ملکولها هستند که سبب پاره شدن غشأ سلولهای سالم میگردند، که در نتیجه قدرت ژنتیکی آنها فاسد شده و یا سبب مرگ سلولهای سالم میشوند. ولی با تمام اینها، باز هم همین غذاست که میتواند جلوی رشد غیرطبیعی سلولها را گرفته و آنها را کوچک و یا ناپدید نماید.
زمانی که سلولهای سرطانی به دنبال پیدا کردن محل مناسبی در سایر قسمتهای بدن میباشند مأمورین مخفی وظیفهشناس پنهان در غذا میتوانند یک سد دفاعی در برابر تهاجم سلولهای سرگردان تشکیل داده و مانع کولونی شدن آنها گردند.
به طور کلی و فهرستوار غذا میتواند:
* مانع بروز آب مروارید و تیرگی دید گردد.
* مجاری هوا در ششها را بازتر کرده و سبب تنفس بهتر و راحتتر گردد.
* به ششها کمک کند تا گاز یا هوایی را که به طور غیرطبیعی در بافتهای بدن انباشته میشوند خارج کند (بیماری آمفیزم) و یا درمانگر برنشیت مزمن و کهنه باشد.
* عاملی برای بروز نوعی بیماری مفصلی، که مفاصل کوچک محیطی را مبتلا میکند، (آرتریت روماتوئید) باشد و برعکس نیز درد رماتیسمی را کاهش داده و تورم آن را کم کند.
* آسم و سردرد را شدت بخشید و یا در برابر، یک عامل پیشگیری کننده آنها باشد.
* به عنوان عامل تقویتی معده، در برابر زخم معده عمل کند.
* در درمان و تسکین بیماری (پسور یازیس) که یک نوع بیماری پوستی است عمل کرده و قرمزی، خارش و درد آن را کاهش داده و یا به کلی محو نماید.
* با تحریک بدن به تولید بیشتر سلولهای کشنده طبیعی و اینترفرون که از تکثیر ویروس جلوگیری میکنند مانع عفونتها در بدن بشود.
* با قدرتی مشابه داروهای شیمیایی به مبارزه با ویروس و باکتری به پردازد.
* مانع اسهال نوزادان و کودکان بوده و در بزرگسالان نیز از بروز یبوست جلوگیری کند.
* قدرت دفاعی و مصونیت بدن را بالا برده و از تب یونجه و سرماخوردگیهای معمولی پیشگیری نماید.
* در بیماریهای قلبی، غذا مانعی برای سفت شدن و تنگی شریانهاست و از تشکیل لخته در خون که عضله قلب را در معرض نارسایی و مرگ قرار میدهد جلوگیری مینماید و نیز رسوب دیواره شریانها را پاک و جاروب نماید.
* غذا میتواند به عنوان یک ماده حلال، لخته را در خون از بین برده و ضمن رقیق کردن خون کلسترول خون را کاهش دهد.
* غذا سبب تحریک و بهتر آزاد شدن، انسولین بوده و قند در خون را تحت کنترل درمیآورد.
* غذا با فرستادن هورمونی در خون باعث آرامش بیشتر و فعالیت طبیعی دیواره شریانها بوده و در نتیجه فشار بالای خون را کاهش میدهد.
* غذا در آنچه که ما فرآیند پیری مینامیم بسیار مؤثر است، از زوال و فساد بدن که موجب چنین پروسهای است با قدرت و شدت میکاهد و به اصطلاح مانعی است در برابر پیری و پیریهای زودرس، به طور کلی میتوان گفت کمتر مشکلی در تندرستی را میتوان یافت که در ارتباط با لقمههائی نباشد که ما در دهان میگذاریم.
* غذا مشخصاً همان داروی قدرتمندی است که میتواند برای پیشگیری و تسکین انواع بیماریها عمل کرده و نیروی جسمی و ذهنی ما را تقویت نماید.
* غذا به ما توان جسمی بیشتر، قدرت ذهنی برتر، نشاط و سرزندگی هدیه میکند. غذا داروی بس گرانبها و ارزنده قرن بیستم و سدههای بعدی است.