فلامک جنیدی:
من هم یک زنم، ‌زنی آشپز


زنی که تجربه کردن را دوست دارد و سعی می‌کند طعم هر غذای جدیدی را بچشد. گاهی، طرفدار غذایی می‌شود و گاهی هم دلش نمی‌خواهد دیگر به آن طعم لب بزند.
لقمه: حرف از بحث کلیشه «چه غذایی را دوست دارم؟» فرسنگ‌ها دور است. می‌خواهم از حسم به آشپزی بگویم. از علاقه‌ای که بوی ادویه و طعم دستپخت خودم بیشترش کرد. از حسی که آن‌قدر قوی بود تا من را به کتابخانه‌ام بکشاند و کتاب «از سیر تا پیاز» را به دستم بدهد. آن روزهایی که خورشم طعم دستپخت مادر را نمی‌داد، همین کتاب کمکم شد تا دست دوستی به آشپزی دهم. آن‌قدر دوستی‌ام با اجاق و قابلمه گرم و صمیمی شد که روی تمام «فست‌فود»ها خط کشیدم. حتی اگر کوله‌پشتی‌ام پر باشد از خستگی، باز هم بوی ادویه و روغن وسوسه‌ام می‌کند تا آشپزی کنم. من یک زنم، زنی مجرد و مستقل، زنی که به هیچ‌وجه غذایی که در آشپزخانه‌اش طبخ می‌شود را با غذای بهترین رستوران‌ها عوض نمی‌کند.


زنی که تجربه کردن را دوست دارد و سعی می‌کند طعم هر غذای جدیدی را بچشد. گاهی، طرفدار غذایی می‌شود و گاهی هم دلش نمی‌خواهد دیگر به آن طعم لب بزند.


غذای چینی یکی از همان غذاهایی بود که طرفدارش شدم و غذاهای فست‌‌فودی آن‌قدر نامهربان بودند که از خیرشان گذشتم. زمانی که مهران مدیری پیشنهاد بازی نقش یک آشپز را به من داد، بدون چون و چرا قبول کردم. این همکاری، هم به خاطر تجربه خود مدیری بود که می‌دانم به هر کسی پیشنهاد بازی در هر نقشی را نمی‌دهد و هم به خاطر نقش یک «آشپز». دقیق‌تر که شویم، هم من و هم تو عاشقانه طعم غذای لذیذ را دوست داریم. پس آشپزی یک هنر است و آشپز خوب هنرمندی شایسته. من هم یک زنم، زنی ایرانی با دستپختی ایرانی.
در تاریخ ۱۳۹۰ چهارشنبه ۴ آبان
کدخبر:455منبع:آشپزی مثبت/شماره3تاریخ انتشار:۱۳۹۰ چهارم آبانلینک خبر: http://www.loghmeh.ir/Pages/News-455.aspx
پیاده سازی شده با نرم افزار تحریریه، شرکت نرم افزاری الفبای ایده برتر