کاهش توانایی فرد در فراگیری موضوعات جدید یا کاهش توانایی در به یاد آوردن دانستههای قدیم را «اختلالحافظه» مینامیم. در افراد سالمند مبتلا به بیماریهای تحلیل برنده مغز و اعصاب مثل «آلزایمر»، اختلالات حافظه وجود دارد.
لقمه: در سالمندان مبتلا به افسردگی نیز اختلالات حافظه و شناخت دیده میشود، اما آیا در افراد سالمند طبیعی هم که به هیچ بیماری شناختهشدهای مبتلا نیستند ممکن است درجاتی از ضعفحافظه وجود داشته باشد؟
دکتر احمدعلی اکبریکامرانی، فوقتخصص طب سالمندی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، درباره حکایت افزایش سن و کاهش حافظه در این باره می گوید:
با اینکه گاهی سالمند، منکر وجود ضعفحافظه در خودش میشود، اطرافیان وی از اختلال حافظه او شکایت دارند. گاهی هم اختلال در سایر موارد شناختی به اشتباه به حساب ضعفحافظه گذاشته میشود. نقص در توجه که در بیماران افسرده وجود دارد، ممکن است خود را به شکل ضعفحافظه نشان دهد یا ناتوانی گفتاری در سالمندی که قادر به پیدا کردن کلمه مناسب برای بیان منظور خود نیست، به حساب ضعفحافظه گذاشته میشود، اما آیا اختلال حافظه، قابل درمان است؟
اگرچه عملکرد طبیعی روانی در دوران سالمندی قدری کاهش مییابد و به دنبال آن تغییراتی در حافظه بروز میکند اما شدت این اختلال هرگز در حدی نیست که در فعالیت روزمره اختلال ایجاد کند، بنابراین اگر اختلال حافظه در فرد سالمند به میزانی باشد که باعث بیکفایتی او در گرداندن امور زندگی روزمرهاش شود، باید به فکر بیماریهایی باشیم که اختلال حافظه و شناخت ایجاد میکنند.
1.داروها
گروهی از داروها باعث تغییر در توانمندی شناختی فرد و حافظه او میشوند یا میتوانند اختلال شناختی جزیی موجود را تشدید کنند. فهرست بلندی از داروها وجود دارد که در فرد سالمند باعث افزایش گیجی و کاهش سطح هوشیاری میشوند. برخی از داروهای آرامبخش، داروهای فشارخون، داروهای ضداسید معده مانند سایمتیدین و رانیتیدین، داروهای ضدالتهاب، کورتیکواستروییدها داروهای ضدپارکینسون و بسیاری دیگر از این گروه داروها هستند. سالمندان به عوارض سمی بودن داروها بیشتر از جوانان و بزرگسالان حساس هستند زیرا به علت بروز تغییراتی در سطح چربیهای بدن و سوختوساز داروها، مقدار این داروها در خون و سیستم اعصاب مرکزی آنان بالاتر است و حتی با مصرف مقادیر غیرسمی دارو نیز گاهی علایمی بروز میدهند.
2.دلیریوم
دلیریوم یعنی اختلال سطح هوشیاری بهطور ناگهانی. این نقص موقت و برگشتپذیر در عملکرد مغز که خود را به شکل عملکردهای شناختی نشان میدهد به علل متفاوتی ایجاد میشود. علل ساختمانی مغز، موارد مربوط به سوختوساز بدن، ایجاد سمیت و علل روانی از دلایل بروز دلیریوم هستند. این اختلال سطح هوشیاری مختص سالمندان نیست و در هر سنی امکان بروز آن وجود دارد. سالمندان مبتلا به زوالعقل زمانی که دچار عفونت، ضعف خونرسانی، کمبود اکسیژن، کمآبی و... میشوند، مستعد دچار شدن به دلیریوم هستند. بیهوشی عمومی و جراحی نیز از دیگر دلایل وارد شدن به حالت دلیریوم است. اختلال شناخت، ناتوانی در تمرکز فکر و کاهش دامنه توجه از علایم مشخص دلیریوم به شمار میرود.
3.افسردگی
حدود 15 درصد از افرادی که از نقص حافظه شکایت دارند یا قادر به انجام وظیفه در سایر عملکردهای شناختی خود نیستند، زمینه افسردگی دیده میشود. اگرچه احساسات و عواطف جزو موارد شناختی محسوب نمیشوند اما اثر متقابل میان خلقوخو و حافظه با سایر عملکردهای شناختی باعث میشود بررسی احساسات به عنوان جزیی از روند ارزیابی مشکلات حافظه و شناخت باشد. اندازهگیری وضعیت حافظه در سالمندان مبتلا به افسردگی در مقایسه با سالمندان طبیعی، تفاوت بارز و قابلتوجهی ندارد و این اختلال حافظه با درمان افسردگی برطرف میشود و دایمی نیست. این سالمندان افسرده که مبتلا به زوالعقل نیستند، عموما دچار نقص در سرعت و توجه هستند. بهطورمثال در هجی کردن یک کلمه بهطور معکوس دچار مشکل میشوند و سلیسی گفتار کلمات پشتسر هم از یک نوع مقوله را از دست میدهند، مثلا نام بردن حیوانات پشتسر هم.
افراد سالمند در مقایسه با افراد طبیعی بیشتر به خاطرات منفی گذشته خود رجوع میکنند اما از نظر به یاد آوردن خاطرات با افراد طبیعی تفاوتی ندارند. انجام کارها در افراد افسرده بهویژه کارهایی که نیاز به تلاش دارند، نسبت به افراد طبیعی بدتر است که احتمالا به دلیل انگیزه کمتر افسرده?ها نسبت به افراد طبیعی است. بعضی از علایم و نشانههای افسردگی ممکن است با علایم و نشانههای زوالعقل شباهت داشته باشد؛ مثل کاهش توانایی در تمرکز فکر یا قطع ارتباط با جامعه یا اختلالات خواب. باید بدانیم که تمام این علایم در افسردگی با درمان صحیح برطرف میشود.
4.بیماریها
هر بیماریای که بتواند در سوختوساز بافت مغز اختلال ایجاد کند، باعث اختلال در حافظه و قدرت شناخت در بیمار میشود. بیماریهایی مثل بیماریهای حاد و مزمن تنفسی، بیماری نارسایی کبد و بیماریهای غدد درون ریز مثل کمکاری تیرویید و پرکاری تیرویید از آن جملهاند. توجه داشته باشید بیماریهای تیرویید در سالمندان به شکل غیرمعمول تظاهر میکند و گاهی با علایمی مثل کمخوابی، فراموشی، کاهش تمرکز حواس، ضعیف شدن حافظه یا خستگی، خوابآلودگی و کوفتگی همراه میشود.
5.سوءتغذیه
رژیمغذایی غلط یا مصرف نکردن برخی از موادغذایی در سالمندان و کمبود ویتامینها و ریزمغذیها گاهی بهصورت یک عامل ثانویه بروز میکند و میتواند به علت سوءجذب این مواد در دستگاه گوارش یا دفع بیش از حد آنها از بدن به دلیل ابتلا به یک بیماری اولیه، به وجود بیاید. استفاده از برخی داروها در سالمندان باعث جذبنشدن یا جذب کمتر ویتامینها و ریزمغذیها در بدن میشود. مصرف الکل و استعمال سیگار نیز در سوءجذب موادمغذی در بدن نقش مهمی دارد.
مهمترین عارضه در اثر کمبود ویتامین، کمخونی مگالوبلاستیک ناشی از کمبود ویتامین B12 و اسیدفولیک است که کمخونی سادهای نیست و باعث کاهش تمام سلولهای خونی و حتی علامتهایی چون سوءجذب و اسهال و در خانمها پاپاسمیرهای غیرطبیعی (تست سرطان زنانهشان غیرواقعی مثبت میشود) میشود که پزشک و بیمار را نگران میکند. کمبود ویتامین B12 با اختلالات عصبی نیز همراه است و باعث تغییراتی در غلاف رویی رشتههای عصبی خواهد شد و عملکرد آنها را مختل میکند. اختلال در گام برداشتن، اختلال حس تعادل، از دست دادن کنترل اسفنکتر مثانه و روده (بیاختیاری ادرار و مدفوع)، ناتوانی جنسی و زوالعقل از علایم عمده عصبی این کمبود هستند. علتهای کمبود ویتامین B12 فراوانند؛ کسانی که سالها رژیم سخت گیاهخواری دارند و هیچیک از محصولات پروتئین حیوانی را مصرف نمیکنند، کسانی که به سوءجذب B12 یا بیماری شایع کمخونی سالمندی به نام «آنمی پرنیسیوز» دچارند (سلولهای جدار معده از بین میروند و تولید اسیدمعده و فاکتورهای داخلی که در جذب ویتامین B12 کمک میکنند، مختل میشود)، نارسایی لوزالمعده و مشکلات انتهایی روده باریک مانند سل روده، لنفوم.
کمخونی مگالوبلاستیک با افسردگی نیز همراه است. به یاد داشته باشید میزان ذخیره فولات در بدن کم است و این ویتامین ابتدای روده کوچک جذب میشود و اگر سبزیها و میوههای تازه و پروتئین حیوانی مصرف نکنید، دچار کمبود اسیدفولیک میشوید. قابل اعتمادترین منبع تامین اسیدفولیک، میوهها و سبزیهای برگدار خام هستند.