حسین پاکدل و کافه ای از جنس کتاب


نویسنده، نمایش‌نامه نویس، مجری، بازیگر و کارگردان کشورمان این روزها در کافه‌ای در سطح شهر کرج مشغول به ارائه خدمات به هموطنان است.

به گزارش لقمه، همه ما وقتی قدم به پارک می گذاریم تا دمی آسوده باشیم و از فضای سبز شهری بهره بگیریم ترجیح می دهیم این زمان را با خوردن بستنی، آبمیوه و … سپری کنیم اما هنگامیکه وارد باغ ایرانی در گوهر دشت کرج می شوی با کافه ای متفاوت مواجه می شوی!

کافه ای از جنس کتاب که غذای روح را ما را تامین می کند. فضایی از جنس کلمات و کتاب هایی برای سنین مختلف و چیدمان هنری در داخل این کافه کتاب بهانه ای شد تا با مدیریت آن حسین پاکدل گفتگویی داشته باشم که در ادامه می خوانید:

حسین پاکدل متولد 1337 در اصفهان، نویسنده، نمایش نامه نویس، مجری صدا و سینما و کارگردان ایرانی و برادر مهدی و مسعود پاکدل است.

 

* آقای پاکدل چه زمانی تصمیم به ایجاد کافه کتاب گرفتید؟

سال ها پیش به شهر کرج امدیم در صدد این بودم که در سطح کرج یک شهر کتاب برپا کنم. این منطقه 2 شهر کتاب دارد، اما در منطقه فردیس و مهرشهر نبود بنابراین با آقای فیروزان مدیر عامل شهر کتاب صبحت کردم و قول همکاری از سوی ایشان داده شد.

به دنبال مکانی برای ایده ام بودم چون فضایی بزرگ لازم داشتم، اما از جهت مالی بسیارسنگین بود و کتاب اساسا کالایی نیست که با آن درامدی کلان داشت و بتوان با آن اجاره های سنگین را پرداخت و اماکنی که مد نظر داشتیم اجاره های 10 – 15 میلیونی در ماه بود و جوابگو نبود. شهر کتاب هم کمک می کرد اما در تجهیز و راه اندازی کمک می شد و همچنین در زمینه طراحی دکور و تامین کتاب و اعطای وام. اما بسیار سخت بود و جز آرزوهایم بود و پیگیر این مسئله بودم و در نهایت این مکان را در مزایده شهرداری گرفتم و چون از ابتدا به عنوان کافه کتاب ساخته شده بود ما هم این مکان را کافه کتاب کردیم. یک کافه کتاب حرفه ای که امید است بر اساس تعریفی که دارد بتواند برنامه های خوبی ارائه دهد.

 

* از چه زمانی به فعالت مشغول شدید:

از فروردین 93 شروع به کار کردیم یعنی از 4 فروردین تا کنون

 

* استقبال از این مکان به چه صورت است:

تا کنون با استقبال خوبی مواجه شده است و راضی هستیم. با توجه به اینکه مدتی در تعطیلات نوروزی بودیم و اینکه فروردین هیچ کسبی آنچنان رونق ندارد شکر خدا به میزانی که ما انتظار داشتیم کتاب خریداری شود بیشتر توسط مردم خریده شد.

 

* افراد دیگری در ایجاد این کافه کتاب سهیم اند؟

من و همسرم عاطفه رضوی این مکان را برپا کردیم.

 

* کارهای این چنینی در سال اقتصاد و فرهنگ تا چه حدی می تواند حائز اهمیت باشد؟

بنظر می رسد که شعار اقتصاد و فرهنگ در کنار هم شعاری هوشمندانه است که رابطه بین اقتصاد و فرهنگ را عنوان می کند. ما هم خودمان و هم دیگران را به این مسئله عادت داده ایم که از محصول فرهنگی به عنوان یک کالای نذری استفاده کنیم. فکر نکردیم که به همان میزان که بدن ما نیازمند به غذاست روح ما هم نیازمند غذای فرهنگی است و بابت آن باید هزینه بدهیم.

تصور ما این است که آن بخش بر عهده دولت است. تلویزیون برنامه پخش کند برای امور فرهنگی، آموزش و پرورش بچه های ما را تربیت کند، وزارت ارشاد برنامه تدوین کند یا نهاد های دیگر.

به مسئله فکر نکرده ایم که خود ما نیز باید برای رشد فرهنگی تلاش و هزینه کنیم. متاسفانه دولت مردم را به این مهم عادت داه است که برنامه های هنری را رایگان را در اختیار مردم بگذارد که مزید بر علت شد.

ما در دریافت تنبل شده ایم. نیازمند این هستیم که از یک سو از محصولات فرهنگی به عنوان شهروند حمایت کنیم به این عنوان که کتاب خریداری کرده و نقاشی کنیم. کارهای گرافیکی خریداری کرده و سنما برویم یا تئاتر رفته و موسیقی گوش دهیم و بلیط خریده و در این راه هزینه کنیم. در سمت دیگر هنرمند به دنبال این است با خلق اثر زندگی خود را بگذراند. به این دلیل تصور من بر این است که امسال سالیست که ما باید یک رابطه دو طرفه مد نظر داشته باشیم رابطه بین متولیان فرهنگ و مصرف کنندگان محصولات فرهنگی و این رابطه از جهت اقتصادی تعریفی درست پیدا کند که هنر، سینما و تئاتر ما ارتقا یابد. یک مترجم باید بتواند از راه ترجمه آثار زندگی خود را تامین کند. قاطعانه می گویم اگر روند قبل ادامه یابد دیر یا زود غالب کتاب فروشی ها تغییر شغل خواهند داد و کتاب فروشی ها تعطیل خواهند شد چون حتی به اندازه هزینه برق و آب خود نمی توانند درامد کسب کنند.

یکی از راهها در این جهت کافه کتاب است که ما بتوانیم در کنار فعالیت های محدود کافه ای قهوه، چایی و شکلات و نسکافه ای که به مردم داده می شود کتاب به آنها معرفی کنیم. بحث های کتاب و نقد کتاب داشته باشیم و معرفی کتاب و به این واسطه مردم کتاب خریداری کنند.

 

* غالبا از چه کتابهایی در این کافه استقبال می شود؟

بیشتر کتابهایی که به کافه کتاب آورده ایم در زمینه ادبیات، روانشناسی، تاریخ و ادبیات کودک و نوجوان و شعراست. طبیعتا از کتاب هایی در حوزه ادبیات، روانشناسی و کودک استقبال شده است.

 

 

 


* نحوه کار کافه کتاب به چه صورت است؟

در این مکان کتاب به مردم عرضه می شود مردم اینجا کتاب نمی خوانند بلکه با توجه به سلایق خریداری می کنند.

 

* قصد دارید در این مکان کارهای دیگری انجام دهید؟

در یک فضای باز که در این مکان وجود دارد بعد از تجهیز برنامه های مختلف شعرخوانی ، خوانش درست شعر نقالی، نمایشنامه خوانی، قصه خوانی و برنامه هایی از این دست برای عموم مردم در نظر داریم. برنامه هایی چون معرفی کتاب، نقد کتاب رونمایی کتاب با حضور نویسنده بصورت رایگان انجام خواهد شد.

 

* آیا دانش آموزان هم به شما مراجعه می کنند؟

بله یا با خانوده و یا به تنهایی به اینجا مراجعه می کنند. بعضی از بچه ها کتاب ها را می شناسند و موضوعی که به دنبال آن هستند پیدا می کنند. اما بسیاری از بچه ها را راهنمایی کرده و کتاب های مناسب گروه سنی را معرفی می کنیم و اگر ما بتوانیم خوب این کار را انجام دهیم بچه ها به کتاب علاقه مند خواهند شد و در صورت ارائه اطلاعات نادرست به آنها بچه ها از کتاب خواندن دلزده می شوند.

 

* فرهنگ کتاب خوانی در جامعه ما تا چه میزان رواج دارد؟

توسعه زندگی موجب شده است که ما احساس کمبود وقت داشته باشیم بسیار مشغله داریم و تصور می کنیم کتاب خواندن جز مشغله های ما نیست. مسئله مهمی برای آحاد مردم نیست بخش اعظمی از مردم گرفتاری در زندگی دارند و زمانی را برای مطالعه نمی گذارند مگر به جهت افزایش دانش و سطح علمی. عموما به دلیل خوب معرفی نشدن کتاب یا مخاطب شناسی صورت گرفته و کتاب مناسب گروه سنی را به مردم معرفی کنند فرهنگ کتابخوانی در بین مردم جایی برای خود بازنکرده است و نیازمند بازنگری هستیم. کتابهایی برای افزایش دانش ارائه می شود و حتی دیدن تلویزون هم نوعی مطالعه است روزنامه خواندن، گفتگو هم در این زمینه است اما کتاب خواندن به معنای کلاسیک و به معنای اینکه یک نفر با اراده و تصمیم قبلی کتابی که انتخاب کرده است با هدفی مشخص بخواند رواج پیدا نکرده و کمبود این مهم را احساس می کنیم .

 

* راهکارهای خاصی در نظر دارید؟

براساس افرادی که مراجعه می کنند تا آنجایی که وقت اجازه می دهد با چند سوال سعی بران دارم که کتاب مناسبی به آنها معرفی کنم. بر اساس سطح علاقه و دانش آنها و آن چیزی را که می دانند. در این مدت ارتباط خوبی داشته ایم. افراد مختلفی مراجعه کرده و به آنها کتاب معرفی کرده ایم. مهمترین بخش این است که مراجعه کننده همه نویسنده ها را نمی شناسد بالاخره در حدی که می توانیم کتاب معرفی می کنیم و اینکه چه کتابهایی براساس سلیقه مناسب فرد است.

 

* ساعت کار کافه کتاب به چه صورت است؟

از ده صبح تا 10 شب کافه کتاب فعالیت دارد.

 

* هدیه شما در روز زن به همسرتان چیست؟

فکر اینکه چه چیزی می تواند پاسخگوی محبت ها و تلاش های همسرم باشد چیزی پیدا نمی شود اما به خاطر همسرم دو کبوتر با دست نوشته ها و شعری که مورد علاقه همسرم است سفارش داده ام و به ایشان تقدیم می کنم. مادرم هم در شهرستان هستند با ایشان تماس گرفتم و تبریک گفته ام و در دیدار با وی هدیه لازم ایشان را هم خواهم داد.

 

* و اما صحبت پایانی شما؟

گاهی اوقات ما به سنی می رسیم و همانند معلم های که با بچه ها صحبت می کنند اما این احساس را دارند که زبان مشترکی بین آنها نیست می شویم. چرا که نسل جوان ادبیات و دنیای ویژه خود را دارند. معلم ها به دلیل رابطه نزدیکی که بچه ها دارند خیلی بهتر گروه سنی را درک می کنند. اما ما به اینصورت نیستیم و اگر بگویم که ما زبان بچه های امروز را درک می کنیم خیلی به حقیقت نزدیک نیست. ادبیات و شتابی که ما در زمان دانشجویی و دانش آموزی داشتیم متفاوت شده و دنیای ارتباطات دنیای دیگری برای بچه ها ساخته است و شاید اگر من به بچه ها صحبتی داشته باشم حس نصیحت پیدا شود و علاقه ای نشان ندهند. این مقطع سنی سرمایه ای است که تا زمانیکه انسان از دست ندهد متوجه آن نیست.

 

در خاتمه شایان ذکر است عنوان کنم :

همسر حسین پاکدل خانم عاطفه رضوی در سال 1347 در تهران متولد شد. او درسال 1363 در دورهٔ دبیرستان موفق به کسب رتبهٔ اول در اجرای نمایش شد و به دنبال آن توسط آموزش و پرورش ناحیه به وزارت ارشاد معرفی گردید. او دوره دو سالهٔ تئاتر را در تالار محراب گذراند و سال 1365 به عنوان هنرجوی گریم زیر نظر عبدالله اسکندری شروع به کار نمود.

 

کارنامه هنری

حسین پاکدل در سال‌های 1366 تا 1373، مدیریت پخش شبکه اول سیما را بر عهده داشت. همچنین مدیر دوره‌های دهم و یازدهم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بود. او مدتی نیز مدیریت تئاتر شهر را بر عهده داشت. از کارهای او می‌توان نویسندگی و کارگردانی نمایش‌های حضرت والا و رقص زمین را نام برد.

 

فعالیت هنری وی شامل:

تئاتر

• نویسندگی و کارگردانی حضرت والا

• نویسندگی و کارگردانی رقص زمین

• نویسندگی و کارگردانی سمفونی درد

• نویسندگی نمایشنامه دکتر نون (به کارگردانی هادی مرزبان) برداشتی از رمان نوشتهٔ شهرام رحیمیان

• نویسندگی نمایشنامه پروانه‌های آسیایی (به کارگردانی محمد حاتمی) با نگاهِ آزاد به رمان تنهایی پرهیاهو اثر بهومیل هرابال

سینما و تلویزیون

• بازیگری در برف روی کاج‌ها (1390)

• بازیگری در مسافر ری (1379)

• بازیگری در یاسهای وحشی (1376)

• نویسندگی فیلم‌نامه سریال دکتر حسابی

 

بازگشت به صفحه نخست

در تاریخ ۱۳۹۳ جمعه ۵ ارديبهشت
کدخبر:6632منبع:دانش روزتاریخ انتشار:۱۳۹۳ پنجم ارديبهشتلینک خبر: http://www.loghmeh.ir/Pages/News-6632.aspx
پیاده سازی شده با نرم افزار تحریریه، شرکت نرم افزاری الفبای ایده برتر