مراسم چهارشنبه سوری در میان هر یک اقوام مختلف ایران به نحوی اجرا می شد که این سنت دیرینه شبی برای استقبال از نوروز و جشنی برای آمدن ایام بهار باشد برخی از آنها به هر کس که در خانه شان را می زد آجیل و میوه می دادند تا زندگی شان پربرکت باشد.
به گزارش لقمه، مردم شهر تنکابن برای اجرای مراسم چهارشنبه سوری مقداری بوته خشک شده ساقه برنج را از انبار خانه بیرون آورده و در چهار نقطه از حیاط منزل قرار می دهند. البته در بعضی از مناطق جلگه ای و دشت، آن را در هفت نقطه زمین قرار می دهند و در هنگام غروب آن ها را آتش می زنند.
خراسانی ها آجیل مخصوص داشتند
خراسانی ها معتقدند خوردن آجیل بی نمک و شیرین در این شب شگون دارد و اقلام آن را اغلب انجیر، کشمش، خرما، توت خشک، فندوق، پسته و بادام خام ذکر می کنند. به این ترتیب نخود چی که جزو اصلی آجیل مشکل گشاست حذف می شود. بعضی جاها از همان اقلام آجیل مشکل گشا اضافه می کنند ولی تنقلات شیرین به آن می افزایند تا شیرینیش بیشتر از شوری شود. این تنقلات عبارتند از: برگه هلو و زرد آلو، قیسی، مویز، باسلق، شکر پنیر و ...
کردها احترام عزاداران را نگه می داشتند
در اغلب نقاط کردستان نیز معمولا خانواده ای که یکی از اعضای خود را در سالی که گذشته از دست داده است، در شامگاه نوروز از رفتن به پشت بام و بر افروختن آتش خودداری می کنند.
تهرانی ها اسپند دود می کردند
در زمان قاجار تهرانی ها، به دکان های عطاری رفته و از عطار خواستار "کندروشا" می شدند و زمانی که عطار برای آوردن کندر می رفت از دکان او فرار کرده به دکان عطاری دیگری که رو به قبله بود می رفتند و از او خوشبو (اسپند دانه) می خواستند و چون عطار برای آوردن آن می رفت از آن جا فرار کرده به دکان سومی می رفتند و از او کندر و اسپند دانه می خریدند و در خانه برای حل مشکل و دفع چشم زخم دود می کردند.
پختن آش بیمار
یکی دیگر از مراسم شب چهار شنبه سوری در میان اغلب اقوام ایرانی، پختن آش بیمار است. بدین معنا که اگر در خانه ای مریضی باشد برای آن که بیماری او به سال دیگر نینجامد، در شب چهارشنبه سوری کاسه ای مسین به دست گرفته و به در خانه ها و یا اتاق ها رفته با قاشقی به ظرف مسین زده و به این شیوه از صاحبخانه و یا صاحب اتاق برای پختن آش بیمار موادی که برای طبخ آش بکار آید طلب می کنند.
صاحبخانه و یا صاحب اتاق نیز در کاسه مسین ایشان اندکی بنشن یا برنج یا غلات یا پیاز و یا پول که با آن بتوان مواد لازم را تهیه کرد می ریزد.
تخم مرغ شکنی در میان کرمانشاهیان
یکی از از بازی های مخصوص چهارشنبه سوری شکستن تخم مرغ است که در میان کرمانشاهیان و مردم ارومیه رسم است. برای انجام این مراسم هر جوانی می خواهد که تخم مرغ سخت و محکمی بدست آورد. گاه نیز همه تخم مرغ ها را رنگ می کنند و برای این کار، آن ها را یک شب در پوست پیاز می گذارند تا رنگ بگیرد.
دستمالی پر از میوه در دست جوانان سلماس
اما در سلماس، پس از آتش افروزی چهارشنبه سوری، جوانان بر بام خانه همسایگان و خویشاوندان می روند و از آن جا دستمال بزرگی را از طریق پنجره به درون اتاق آویزان می کنند. صاحب خانه دستمال را از میوه و آجیل انباشته می کند و به سوی آن ها که بر بام منتظرند باز می فرستد.
در روستاهای اطراف ارومیه نیز بچه ها و جوانان، دستمالی را بر سر نخی می بندند و آن را از روزنه اتاق به درون خانه می اندازند، خداوند خانه، بادام، تخم مرغ رنگ کرده و پول توی دستمال می گذارد.
شال اندازی در شب چهارشنبه سوری
اما در آذربایجان کسانی که نامزد دارند، برای شال اندازی با شالی که به آن سالماخ می گویند به پشت بام خانه نامزد خود می روند، و دستمال را از روزنه اتاق به درون می آویزند، همین که زن خانه می آید تا چیزی در دستمال بگذارد، پسر دستمال را می کشد و این کار را چند بار تکرار می کند. مادر متوجه می شود که شال انداز داماد اوست و دستمال را پر از سبزه می کند تا همیشه سبز و خرم باشد.
همه مردم مهاباد در شب نوروز بر بام خانه هاشان آتش می افروزند و پس از آن شال می اندازند. این مراسم را در مهاباد هلاوهی می گویند. صاحبخانه تخم مرغ و گردو و بادام یا مقداری پول و گاهی جوراب پشمی در درون شال می پیچید.
بعضی مواقع به شال، زنبیل و سطل می بندند و در آن چراغ می گذارند. دور چراغ را هم گندم می ریزند و بر روی آن آینه و شانه و سرمه دان قرار می دهند. گذاشتن چراغ وجه امتیازی است بین جوانان و اگر افراد خانواده دلشان بخواهد با شانه موهایشان را شانه می زنند و سرمه را بر چشم می کشند و هدایا را درون زنبیل می گذارند.
در میان همه آداب و رسوم اقوام ایرانی، گیلانی ها مانند تهرانی ها اسپند دود می کردند آنها در خرید اسپند معتقد بوند که باید آن را از سیدی که دکانش رو به قبله است خرید.