لقمه: سیزدهبدر از جشنهای مربوط به نوروز است و مردم ایران این روز را در دامان طبیعت و همراه با خویشان و دوستان خود سپری میکنند. سیزدهبهدر در سیزدهمین روز فروردین ماه و آخرین روز از نوروز برگزار میشود. در ایران این روز روز طبیعت نامگذاری شده است. در ایران باستان عدد سیزده همچنین روز سیزدهم (سیزده فروردین) نحس و بدشگون شمرده میشد به همین دلیل مردم در این روز به دامن طبیعت پناه میبرند.
ایرانیان برای بیرون کردن نحسی از خانه و کاشانهً خود کنار جویبارها و سبزه ها میروند و به شادی میپردازند. با اینکه اعتقاد عمومی بر نحس بودن روز سیزده است ولی در برخی از آثار پیشینیان آن را بسیار مسعود و فرخنده دانسته اند. مثلا در صفحهً ۲۶۶ آثار الباقیه جدولی برای سعد و نحس آورده شده که در آن در برابر سیزده نوروز که تیر روز نام دارد کلمهً (سعد) به معنی فرخنده آمده است. بعد از اسلام چون سیزدهً تمام ماهها را نحس میدانستند، سیزده عید نوروز را نیز نحس شمردهاند.
در نظر ایرانیان باستان سیزدهم هر ماه شمسی که تیر روز نامیده میشود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندی است که «تیر» نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر میگویند. فرشتهً مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.
غذاهای سیزده بدر:
مردم بعضی مناطق ایران معتقدند روز سیزده حتماَ باید از گیاهان صحرایی جمع کرد و با آن یک غذا میپزند. در خراسان آشی با سبزیهای صحرایی بار میگذارند. سمنو یا حلوا نیز باید در سفرۀ سیزده بهدر باشد. در جنوب خراسان و یزد و خور نان غلیف میپزند با آرد و روغن و کنجد و لای آن سمنوست.
در شمال دوشاب حلوا، عسل حلوا و انواع حلواها را دارند. معمولاَ کباب نیز روی آتش می گذارند. چون در جشن تشتر برای وی گوسفند قربانی می کنند. باید توجّه داشت گوسفندی که در سیزده بهدر میکشند باید یکدست سفید یا سیاه باشد و لکّه نداشته باشد، چون تشتر خودش چنین خواسته است.
کاهو و سکنجبین هم از واجبات سیزده بهدر است. کاهو یک نماد برکت جهانی است. مردم چین در پشت پنجره هاشان کاهویی از سنگ یشم می گذارند تا برکت را به داخل خانه جذب کند.
معمولا غذای سیزده بدر به دو شکل تهیه می شود؛ یا آن را در خانه پخته و آماده می کنند یا با صفای بیشتری در صحرا بار می گذارند. محبوبترین غذا، دمی باقلا، دمی بلغور و آش رشته است که غالبا نخود و لوبیای آن را در خانه می پزند و سبزی و رشته و مخلفات دیگرش را در صحرا اضافه می کنند تا جا بیافتد.
امروزه اما به جای تهیه آش که کاری سخت و دشوار برای بردن به طبیعت است، کباب های مختلف و غذاهای آماده تر نیز در سیزده بدر مورد استفاده قرار می گیرد.
آداب غذا خوردن در سیزده بدر
نحس و ناخوشایند بودن عدد ۱۳ و دوری جستن از آن، در بسیاری از کشورها و نزد بسیاری از ملت ها، باوری کهن است. مسیحیان هیچ گاه سیزده نفر بر سر یک سفره غذا نمیخورند. در باور تازیان سیزدهمین روز هر ماه ناخوشایند است. ابوریحان بیرونی در جدول «روزهای مختار و مسعود و مکروه» در ایران کهن، روز سیزدهم ماه تیر را که (تیر نام دارد) منحوس ذکر کرده است. سالهای زیادی فروردین ماه اول تابستان بود.
در همه شهرها و روستاها و عشیرههای ایران، سیزدهمین روز فروردین باید از خانه بیرون آمد و به باغ و کشتزارها رو آورد و به اصطلاح نحسی روز سیزده را بدر کرد. خانواده ها در این روز به صورت گروهی و گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده کرده و نیز آجیل ها و خوردنی های سفرهً هفت سین را با خود برداشته، به دامان صحرا و طبیعت میروند و سبزهً هفت سین را با خود برده و به آب روان میاندازند. به دامن صحرا رفتن، شوخی و بازی کردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال جدی نبودن، از سرگرمی ها و ویژگی های روز سیزده است. گره زدن سبزه، به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از جمله بیرون کردن نحسی است. این باور، معروف است که « سبزه گره زدن » دختران « دم بخت »، شگونی برای ازدواج و همسر یابی، میباشد.
در فرهنگ اساطیر برای رسم های سیزده بدر، معنی های تمثیلی آورده : شادی و خنده در این روز به معنی فروریختن اندیشه های تیره و پلیدی، روبوسی نماد آشتی و به منزله تزکیه، خوردن غذا در دشت نشانهً فدیه گوسفند بریان، به آب افکندن سبزه های تازه رسته - نشانه دادن هدیه به ایزد آب یا « ناهید » و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسلها، رسم مسابقه ها به ویژه اسب دوانی - یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است.
این باور همگانی چنان است که اگر خانواده ای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی های جامعه شهر امروز در بعد از ظهر، هر قدر هم مختصر، « برای گره زدن سبزه و بیرون کردن نحسی سیزده » به باغ یا گردشگاه عمومی میرود. با دگرگونی های صنعتی، شغلی، بزرگ شدن شهرها، فراوانی وسیله های آمد و رفت سریع السیر، وسیله های ارتباط جمعی و ... به ناگزیر شهرداری های شهرهای بزرگ، دشواریهای آمد و رفت را پیش بینی میکنند. فراوانی اتومبیل و دیگر وسیله های آمد و رفت موتوری و نیز وسعت خانه سازی ها و شهرسازی ها، باعث شده که خانواده ها، سال به سال راه دورتری را برای « سیزده بدر » پشت سر بگذارند، تا سبزه و کشتزاری بیابند.
آیینهای سیزدهبدر
این رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازنای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد.
1. گره زدن سبزه
افسانهً آفرینش در ایران باستان و مساله نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهً کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است. گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و انبیاء و گفته های مسعودی در کتاب مروج الذهب جلد دوم و بیرونی در کتاب آثار الباقیه بر پایهً همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که پسر و دختر دوقلوی کیومرث بودند روز سیزده فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیله گره زدن دو شاخه پایهً ازدواج خود را بنا نهادند. این مراسم را بویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره میزنند. این رسم از زمان کیانیان تقریباً متروک شد ولی در زمان هخامنشیان دوباره شروع شده و تا امروز باقی مانده است. در کتاب مجمل التواریخ چنین آمده « اول مردی که به زمین ظاهر شد پارسیان او را کل شاه گویند. پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزدهً نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند » . چنانکه در بحث جشن نوروز اشاره شد کردهای ایران و عراق که زرتشت را از خود میدانند روز سیزدهم فروردین را جزو جشن نوروز به حساب میآورند.
2. سبزه به رود سپردن
در قدیم خانوادههای ایرانی با نهایت دقت تا سیزده نوروز از سبزه عید مراقبت می كردند و روز سیزده سبزه را به آب روان می سپردند. به این امید كه این دانهها به همراه آب روان موجب بركت و باروری كشتزارها شوند. امروزه این رسم در بعضی از شهرها و روستاهای كشورمان دیده می شود، ولی اغلب، سبزههای نورسته نوروز را به دشت و بیابان می اندازند و معتقدند كه درد و بلای خود را به بیرون از خانه ریخته اند!
3. کاهو و سکنجبین
4. آش رشته