روایت سفر10 روزه گردشگر و ماجراجوی ایرلندی به ایران
وقتی در ایران‌ گریه‌ کردم


روزگاری که ما در آن زندگی می‌کنیم، سرشار از تحرک و پویایی است. جهانی که روز به روز بیشتر به انواع فناوری‌ها و پیشرفت‌ها دست پیدا می‌کند و آدم‌ها را به آن وابسته. این جهان پرشور با همه دستاوردهایش موجی از بحران هویت را به دنبال داشته است.

به گزارش لقمه، «نیال دوهرتی» یکی از افراد معمولی این دنیاست که پس از طی یک زندگی معمولی پس از گمگشتگی و بحران های شخصی تصمیم به جهانگردی گرفته است تا با گشت و گذار در جهان بتواند به نوعی ثبات و شناخت درونی دست یابد. دوهرتی جوانی از شهر واترفورد ایرلند است. او پس از مدتی کار در نیواورلند آمریکا به زادگاهش بازگشته و در سپتامبر 2011 (شهریور 1390) تصمیم به گشتن به دور دنیا بدون هواپیما گرفت. دوهرتی سفرش را به سمت شرق ایرلند شروع کرد و امیدوار است پس از چهار سال بتواند از سمت غرب به ایرلند بازگردد. او خاطرات سفرش را در دنیای مجازی با هدف کمک به دیگران در جهت خودشناسی و دستیابی به آرزوهایشان منتشر می کند. آنچه در اینجا می خوانید، گزیده ای از خاطرات حضور 10 روزه نیال دوهرتی در ایران است. من نوشتن این خاطرات را از آخرین ساعات حضورم در ایران پیش از آن که با قایق راهی دبی شوم آغاز کردم، اما باید بگویم برایم بسیار سخت است پیش از آن که از مردم شگفت انگیزی که در طول این ده روز در ایران ملاقات کردم قدردانی کنم، این کشور را ترک کنم.

 ایران کشور عجیبی است . برای من این حس وقتی بیش تر شد که نام یکی از آزادی خواه های ایرلندی را روی یکی از خیابان های تهران دیدم.

پیش از شروع باید بگویم سفرم به ایران از ابتدا اضطراب زیادی برایم داشت. چراکه پول نقد کمی به همراه داشتم و متاسفانه ویزای من فقط برای یک هفته معتبر بود، اما حالا در آخرین روز اقامتم در ایران این نگرانی ها برایم خنده دار است. من با فرهنگی متفاوت و مردمی فروتن در این ده روز آشنا شدم که بسیاری از غیرایرانی ها بندرت با آن آشنا هستند.

جذاب ترین سوژه سفرهای من

کسانی که خاطرات سفرم را می خوانند، معمولا از نوع نگاه من در طول سفرهایم انتقاد می کنند و معتقدند جهانگردی این گونه نیست که در طول هفته ها و روزها حضور در مقصدی، حتی به دیدار یکی از جاذبه های گردشگری نمی روم.


باید صادقانه بگویم من هیچ اهمیتی به اشیای بی جان و چشم اندازهای بی روح نمی دهم؛ هرچند قابل توجه، بکر، تاریخی یا حتی باستانی باشند. من خیلی بیشتر علاقه مند ملاقات با مردم، گفت وگو با آنها و شنیدن داستان ها و تجربه هایشان هستم. حتی زمانی که با یک تور به دیدن جاذبه طبیعی یا موزه می روم، ارتباط برقرار کردن با همسفرانم بسیار بیشتر از دیدن جاذبه ها برایم اهمیت دارد. پیش از سفر به ایران، وقتی از من می پرسیدند، بهترین بخش سفرت کجا بود، می گفتم آمستردام. چرا که در آن شهر هر روز بیرون می رفتم و سعی می کردم با مردم وارد گفت وگو شوم و مردم نیز روی خوش به من نشان می دادند، اما ایران بسیار بهتر از آمستردام بود. من در ایران حتی نیازی نبود که برای صحبت کردن با مردم تلاش یا درخواست کنم. چون تمام غریبه ها خود مشتاقانه به سمتم می آمدند و با من گفت وگو می کردند.

چکامه سخاوتمندی

اگر حتی اندکی گمان می کنید که من درخصوص ارتباط برقرار کردن با ایرانی ها دارم مبالغه می کنم، بهتر است فهرستی که در سایتم گذاشتم، بخوانید تا دریابید که من در مسیرهای سفرم با چه کسانی در ارتباط بودم. تلاش کردم از تمام کسانی که به نوعی در طول سفرم به من یاری رساندند، من را مهمان کردند و به من در شناخت بهتر کشورشان کمک کردند تشکر کنم.



درس هایی که در ایران آموختم

من همیشه به این معتقدم تا زمانی که مردم دست از طمع و خواسته های نابجایشان برندارند، جهان سخاوتمندانه ای وجود نخواهد داشت. من در ایران کمی نسبت به این عقیده مردد شدم. در طول اقامتم در ایران بارها مردم مرا به وعده های غذایی دعوت می کردند، برای اقامت، خانه شان را پیشنهاد می کردند و رایگان مرا به گشتن در شهرشان مهمان می کردند.

من کاملا مطمئنم بخشی از این فلسفه و باور من از این اعتقاد محدودکننده می آید که مردم زمانی به دیگران کمک می کنند که بتوانند چیزی در قبالش به دست آورند، اما در ایران کاملا متفاوت بود.
من براساس باورهایم در طول سفرم به ایران با وجود آن که با مشکل مالی مواجه شده بودم، از هیچ کس کمک نخواستم، زیرا می ترسیدم نتوانم از پس جبران آن برآیم، اما جالب بود مردم خود داوطلبانه به من کمک می کردند، بخشی از مشکلاتم را حل می کردند و جالب تر این بود که هیچ کدام با قصد و برنامه این کمک ها را ارائه نمی دادند و هرگز رفتاری مبتنی بر این که خواسته ای از من در قبال کمکشان دارند، بروز ندادند.

یکی از جنبه های شخصیتی من که مرا به عنوان یک فرد مستقل با هویت قوی نشان می دهد این است که من زمانی که با اشتباهاتم خود را به مشکل می اندازم، دوست دارم خودم به تنهایی از پس رفع مشکلم برآیم تا این گونه هویتم را به خودم ثابت کنم، اما در ایران نتوانستم به تنهایی از پس مشکلاتم برآیم. برای همین مجبور شدم عزت نفسم را پشت در گذاشته، دستم را بالا ببرم و درخواست کمک کنم و کمک های داوطلبانه را نیز مشتاقانه بپذیرم. فکر می کردم تسلیم استقلال و سپردن سرنوشتم به غریبه ها من را دچار اضطراب و ناامنی می کند، اما خیلی جالب بود که این کار در ایران یک حس قوی از امنیت نسبت به زمانی که تنها بودم برایم ایجاد کرد.

من در ایران به درک بهتری از جنبه های سخاوتمندی رسیدم و این اعتقاد که بیشتر مردم خوب هستند و مهم نیست در کجا زندگی می کنند، در من تقویت شد. در هیچ کشوری به اندازه ایران به احساسات مردم نزدیک نشده بودم.

من به اندازه کافی خوش شانس بودم که بتوانم خنده، گریه، رقص و دعای ایرانی ها را ببینم. یکی از تاثیرگذارترین صحنه های احساسی در زندگی ام در ترمینال اصفهان بود. زمانی که من منتظر سوارشدن به اتوبوس بندرعباس بودم، یک خانواده بزرگ و پرجمعیت در ترمینال مشغول بدرقه کردن پسر جوانی بودند.

تماشای رفتار این خانواده که توام با اشک ها، آغوش ها، بوسه ها و آرزوهای خوب بود، چنان تاثیری بر من گذاشت که پا به پای آنها گریه کردم.


شیفتگان گمشده

در ماه های گذشته بسیاری از توریست هایی که به ایران آمده اند بلااستثنا پس از بازگشت از ایران روی این نکته انگشت تاکید گذاشته اند که سفر به ایران با توجه به تجریه کردن اقلیم های مختلف (چهار فصل بودن)، بکر بودن بسیاری از مناطق و مناظر طبیعی، وجود زیرساخت هایی در حد متوسط برای سفر از شرق به غرب و از شمال به جنوب کشور و از همه مهم تر ارزانی، در مجموع تجربه سفری خوب را به همراه دارد.

اخیرا یک زوج ایرلندی سفری به ایران داشته اند و نتیجه تجربیان سفر خود به ایران را در روزنامه «ایندپندنت» منتشر کرده اند. آنها در گزارشی با عنوان «سفر، خودت را گم می کنی و شیفته ایران می شوی» نوشته اند که در آوریل سال 2013 از طریق مرز بازرگان ترکیه وارد ایران شده اند و تقریبا از غرب تا شرق کشور و کویر مرکزی و شمال و تهران را در مدت اقامت خود در ایران بازدید کرده اند.

این زن و شوهر توریست ایرلندی ساکن دوبلین در توصیف خود از ایران علاوه بر تاکید بر کلیشه هایی رایج من جمله مهمان نوازی و خون گرمی ایرانیان، دیدن واقعیتی متفاوت از آنچه که در خارج از ایران درباره این کشور تصویر می شود و... به یک نکته نیز اشاره کرده اند و آن ارزان بودن و به صرفه بودن سفر به ایران برای بسیاری از توریست های اروپایی است که در سال های اخیر به واسطه مشکلات اقتصادی دخل و خرج هایشان به سختی با هم جور درمی آید. این زوج ایرلندی تاکید کرده اند که تقریبا با هزینه ای معادل 50 یورو برای هر نفر در روز می توان ایران از شرق تا غرب ایران را گشت و در بهترین اقامتگاه ها سکنی کرد و در بهترین رستوران ها بهترین غذاهای ایرانی را خورد و در آخر با ته مانده پول می شود با یک قالی دستباف ایرانی و کلی نقل و نبات و شیرینی مخصوص ایران، این کشور را ترک کرد. 

آیسا اسدی
منبع: www.ndoherty.com



بازگشت به صفحه نخست


نقل از :جام جم

کد: 6204 تاریخ نشر: ۱۳۹۲ شنبه ۱۹ بهمن بازدید: 4777 ساعت: 9:51 صبح
نسخه چاپی نسخه چاپی     ارسال به دوست

اخبار مرتبط با این خبر

ردیفتیترتاریخ
1 قیمت محصولات لبنی دوباره افزایش یافت ۱۴۰۴ شنبه ۸ تير
2 لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج / میانگین نیاز کشور ۳/۵ میلیون تن ۱۴۰۴ دوشنبه ۳ تير
3 اتاق اصناف: کمبود کالا نداریم، مردم ذخیره‌سازی نکنند ۱۴۰۴ پنج شنبه ۳۰ خرداد
4 همسایگی راهبردی، محور همکاری ایران و قزاقستان در بخش غذا و انرژی ۱۴۰۴ چهارشنبه ۲۲ خرداد
5 جای خالی نظام ارزیابی شفاف در صنعت غذا و گردشگری ایران ۱۴۰۴ يکشنبه ۱۹ خرداد
6 تورم اقلام خوراکی در اردیبهشت اعلام شد ۱۴۰۴ دوشنبه ۱۳ خرداد
7 نماینده جدید فائو در ایران منصوب شد ۱۴۰۴ يکشنبه ۵ خرداد
8 صادرات تفاله چغندر و نیشکر آزاد شد ۱۴۰۴ جمعه ۳ خرداد
9 عوامل افزایش قیمت «حبوبات» در بازار از نظر عضو کمیسیون کشاورزی اتاق ایران ۱۴۰۴ سه شنبه ۳۱ ارديبهشت
10 آقای معاون برنج ایرانی نزدیک ۳۰۰ هزار تومان؛ همچنان انکار می‌کنید؟ ۱۴۰۴ سه شنبه ۲۴ ارديبهشت
11 تورگردانان تصویر واقعی ایران را به دنیا نشان دهند/ ورود ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار گردشگر خارجی ۱۴۰۴ دوشنبه ۹ ارديبهشت


نظرات


تا کنون نظری برای این خبر ارسال نشده است

نظر شما

نام:
پست الکترونیکی:
نظر شما:
کد امنیتی:



نظرسنجی
شما کدام غذای نذری را بیشتر دوست دارید؟
 




عضویت در خبرنامه
نام :
ایمیل :
 

  نوشیدن چای جوشیده ممنوع! مصرف شیر همراه با چای موجب می شود اگزالات چای با ک...

  5 غذایی که جلوی طول عمر ایرانی‌ها را می‌گیرد در اثر سوءتغذیه‌ای كه ما در ایران داریم هورمون‌های...

  بدن انسان روزانه به چقدر گوشت احتیاج دارد؟ گرفتن کالری از گوشت تنها که پر از چربی است، مضرات ...

موارد بیشتر...
ورود کاربران
نام کاربر:
کلمه عبور:
یاداوری کلمه عبور عضویت در سایت

گزارش و مقالات برگزیده

از کجا متوجه تازگی مرغ شویم؟ یکی از نکته‌های مهمی که می‌تواند نشان‌دهنده کهنه بودن مرغ باشد، ‌بوی نامطلوب قسمت زیر بال آن است. اگر می‌خواهید از تازه بودن مرغ مطمئن باشید، باید قسمت زیر بال آن را بالا بزنید و بو کنید. بوی بد این قسمت، حاکی از کهنه بودن مرغ است. در مواردی هم فساد مرغ، از نوک بال‌های آن شروع می‌شود.
این کاهش وزن جانتان را می‌گیرد چاق هستید؟ می‌خواهید لاغر شوید؟ گوشتان به کلمه رژیم حساس شده؟ لاغری به هر قیمت در کوتاه‌ترین زمان ممکن؟البته که تقصیر شما نیست، چاق شدن تا حدودی تقصیر شماست، اما این که فکر کنید با رژیم غذایی خاص، در کوتاه ترین زمان ممکن می توانید به وزن ایده آل برسید، حتما اشتباه است. این جملات فقط در تبلیغات کاربرد دارد، نه در زندگی واقعی شما.
آشنایی با زمان مصرف ویتامین‌ها و مکمل‌ها مصرف مکمل‌های ویتامین آداب خودش را دارد. شما نمی‌توانید در هر ساعت از روز و به هر شکل که خواستید ویتامین را مصرف کنید.
خواب زود و راحت‌ با دَمنوش گیاهان دَمنوش گیاهان احساس بهتری به انسان می‌دهند و به غیر از اینکه برای بدن خواص بیشماری دارند، موجب یک خواب راحت نیز می‌شوند.