به گزارش لقمه، محمد نظری، متولد 2/3/49 و فارق التحصیل دکترای دامپزشکی از «دانشگاه تهران» است. سال 74 در آزمون گویندگی خبر به همراه مرتضی حیدری و چند نفر دیگر شرکت کرد كه 13 نفر از آن آزمون سه هزار نفری قبول شدند. مدتی تفسیر خبر میخواند و بنابر تقدیر خیلی زود از بدنه خبر فاصله گرفت و به تولید سیما رفت. کارش را با برنامه مجلس و مردم آغاز کرد، بعد از چند برنامه به مجریگری اولین برنامه زندهاش در شبکه چهار سیما پرداخت. اوایل سال 78 به شبکه تهران آمد که در آن زمان فقط پخش عصرگاهی داشت. اولین برنامه صبحگاهی که به پخش اضافه شد، برنامه تماشا بود که محمد نظری و حسن جوهرچی به اجرای آن پرداختند. این شروع ماندگاری او را در شبکه 5 سیما به دنبال داشت. بعد از آن اجرای اتوبوس سیار را عهدهدار شد و در ماههای آغازین پخش به خانه برمیگردیم به عنوان گزارشگر و بعدها با عنوان مجری به همکاری پرداخت. هویت به خانه برمیگردیم با دکتر نظری شکل گرفته تا جایی که گاها این موضوع از طرف مدیران شبکه به او گوشزد میشود که این هویت را ترک نکند. در جایی خواندم که گفته بود من از قبل در زمینه آشپزی شناخت داشتم، اما با ورود به برنامه «به خانه برمیگردیم» در ابتدا دیدم، یك رقیب سختی مثل آقای آتش افروز در برنامه هست، ولی كمكم به این نتیجه رسیدم كه اگر بخواهم جایگاه قابل قبولی در برنامه پیدا كنم، باید در یكی از بخشها خودم را نشان دهم كه در نهایت بخش آشپزی بیشتر مورد توجهام قرار گرفت. بنابراین باید متفاوت عمل میكردم. با این موضوعات به سراغ ایشان رفتیم، البته کمی زودتر از زمان مقرر به آدرس رسیدیم و دکتر نظری برای انجام کاری از منزل خارج شده بودند و تا آمدن ایشان منتظر شدیم. زمانی كه آمدند به همراه عکاس مجله وارد منزل ایشان شدیم و همراه پسرشان به گفتگو نشستیم. در ابتدا دکتر با شربت آبلیموی خانگی که همان لحظه خودشان زحمتش را کشیدند از ما پذیرایی کردند. بدی آشپزخانههای اپن این است که وقتی خبرنگار مشرف به آن بنشیند، میتواند تمام حرکات میزبان را زیر نظر بگیرد. دکتر نظری جای تمام وسایل آشپزخانه را در کابینتها میدانست و حواسش به همه چیز بود. کنجکاوی امانم نداد، با اجازهشان به همراه عکاس در کنار اپن ایستادیم و مشغول صحبت شدیم، ایشان در حین این که مشغول درست کردن شربت آبلیمو و مهیا کردن وسایل پذیرایی بودند (البته علیرغم میل باطنی ما که نمیخواستیم مزاحم ایشان شویم) با حوصله به سوالات ما هم پاسخ دادند.
در آشپزی حریف میطلبید؟ حریف نمیطلبم، ولی آشپزیم بد نیست و مدتی هم سردبیر مجله سفره ایرانی بودم. زیاد اهل آشپزی و غذا درست کردن نیستم، اما آژنگ پسرم دستپختش خوب است و گاهی غذا میپزد. آژنگ میگوید: چون پدر و مادرم هر دو شاغل هستند و من هم اهل غذا، وقتهایی که تنهام از این که چیزی برای خودم درست کنم لذت میبرم. غذاهای ایرانی به خاطر زمان زیادی كه برای پخت نیاز دارند بیشتر از سه نوع بلد نیستم، ولی غذاهای فرنگی چون زمان کمتری برای آماده شدن نیاز دارند را درست میکنم. شما که اهل آشپزی نیستید، پس این اطلاعات دقیق درباره آشپزی که در برنامه به کار میبرید چگونه به وجود آمده است؟ این تبحر اقتضای شغل است و جالب این که همه من را با بخش آشپزی برنامه به خانه برمیگردیم میشناسند، در حالی که این بخش زمان کوتاهی داشته و برنامه آیتمهای متفاوتی دارد، ولی مردم به این باور رسیدهاند که این برنامه، یک برنامه آشپزی است که من هم مجری آن هستم. باور مردم اینگونه نیست، سوالات متبحرانه شما باعث تصور حرفهای بودنتان در این زمینه میشود؟ اما من فقط سوال میپرسم. سوالاتی بسیار دقیق و همراه با نکته میپرسید؟ این نکات را به مرور زمان و در اثر اجرای برنامهها یاد گرفتهام و به خاطر سپردهام. قبول دارید که آقایان آشپزهای قابلی هستند، چون بیشتر به خوردن غذا اهمیت میدهند؟ بله درست است و باور دارم که مردان آشپزهای بهتری هستند. این را هم از قدیم میگویند که بهترین آشپزها مردها هستند. علتش را میدانید؟ شاید علتش این است که آقایان حرفهایتر و صنعتیتر کار میکنند و خانمها بیشتر خانگی پز هستند. بهترین آشپزهای خانم هم باز طعم غذایشان خانگی است. شاید چون مردان شکموتر هستند و بیشتر به غذا اهمیت میدهند؟ بله تقریبا درست است. خاطرهای از آشپزی به خانه برمیگردیم دارید؟ خاطره خاصی نه، ولی یادم است اوایل که تعدد آشپز داشتیم کسانی میآمدند که تسلط کافی در آشپزی نداشتند. گاهی قبل از برنامه از من میخواستند که در حین اجرایشان از آنها سوال نپرسم. این خیلی بد بود و خدا را شکر که این مشکل با آمدن آشپزهای قویتر رفع شد. فستفود در منزل شما جایی دارد؟ خیلی کم، ولی گاهی یک پیتزای خوب را میپسندم. تغذیه مناسب چقدر در صدا و چهره یک مجری اثر دارد؟ خیلی زیاد، یادم است خانم «ژاله علو» روزی عنوان کرده بود که چهل سال است خربزه نخورده تا صدایش بهم نریزد. اما اگر راستش را بخواهید من و خیلی از همکاران این نکات را رعایت نمیکنیم. بیشتر چه عواملی مضر است؟ بیخوابی، استرس، غذای چرب، پرادویه، تند و ترش در آشپزخانه منزل شما بیشتر چه غذاهایی طبخ میشود؟ چون همسرم کارمند و خود من هم اکثر اوقات سرکار هستم، آشپزخانه ما زیاد شبیه آشپزخانه خانمهای خانهدار هر روز به راه نیست که هر وعده انواع غذاهای ایرانی طبخ شود، ولی همسر من هم مثل خیلی از بانوان ایرانی در پختن غذاهای روتین مثل قورمه سبزی، خورش قیمه، زرشک پلو و... دستپخت خوبی دارد. اگر تعداد زیادی مهمان داشته باشید بیشتر در کدام بخش آشپزخانه همکاری میکنید؟ بیشتر ترجیح میدهم در شستوشو، جمع و جور کردن منزل، گردگیری و نهایتا شستن ظرفها همکاری کنم تا در بخش پخت و پز و معمولا تا جایی که بتوانم در کارهای منزل کمک میکنم. از این که مردم شما را با هویت به خانه برمیگردیم میشناسند، ناراحت نیستید؟ نه گلهای ندارم، داشتن هویت خیلی بهتر از این است که هر روز در یک غالب دیده شوی. اطلاعات عمومی چقدر به مجری کمک میکند؟ خیلی، اگر نتوانی همپای مهمان برنامه با او گفتگو کنی کارت زار است و دچار مشکل میشوی. ما در برنامههای زنده فرصت هماهنگی و کسب اطلاعات قبل از برنامه را نداریم و باید براساس دانستههایی که به مرور زمان جمع کردهایم، با مهمان برنامه گفتگو کنیم. شعار نمیدهم که حتما کتاب بخوانید؛ همه ما درگیر مسائل زندگیمان هستیم و کم پیش میآید وقتی برای مطالعه صرف کنیم و روزی 50 صفحه کتاب پرحجم را بخوانیم. همین که به اطرافمان کمی دقت داشته باشیم و حداقل تیتر روزنامهها، لینکهای اینترنت را بخوانیم یا با شنیدن یک بخش رادیویی در ماشین میتوانیم نکاتی را دریافت کنیم که بعدها بدردمان بخورد و روزانه به اطلاعاتمان اضافه شود. اطلاعات عمومی با پرحرفی یا به کاربردن کلمات دایره المعارفی و دشوار تفاوت دارد، شاید یک فرد در هنگام اجرا بتواند مثنوی بسراید، اما مردم بیشتر از سه دقیقه نمیتوانند ذهنشان را درگیر این گفتگو کنند. مردم در کوچه و خیابان راحت حرف میزنند و دلشان میخواهد فرد داخل تلویزیون که آنها را مخاطب قرار میدهد، هم با آنها با همان زبان عامیانه صحبت کند. حتی اگر درباره انرژی هستهای هم میخواهید مطلبی را بگوید باید با همین کلام راحت روزمره بیان کنید. چطور میتوان این اطلاعات را به مردم انتقال داد؟ خوشبختانه مردم ما، مردم شنیداری هستند و خیلی از اطلاعات را از طریق همین گفتگوها و برنامههای شنیداری به دست میآورند و فقط کافی است دقتشان را بالا ببرند، خود به خود اطلاعات دریافت میکنند. مجری یک گنجینه غنی از اطلاعاتی است که از مهمانان برنامههایش در زمینههای مختلف طی سالیان اجرایش کسب کرده است. بازگشت به صفحه نخست