به گزارش خبرنگار پایگاه خبری لقمه، دو برادر به نامهای چیپ هیث و دن هیث که هر دو از استادان دانشکدۀ علوم بازرگانی و دانشکدۀ توسعۀ کارآفرینی اجتماعی هستند، نتایج سالها تحقیق خود در حوزههای مختلف در «کتاب کلید را بزن» جمعآوری کردهاند.
ایشان در این کتاب روشن کردهاند که انسان چگونه میتواند با تمسک به «الگوی تغییر» شغل، جامعه و زندگی خود را تغییر دهد.
چهار نکته ای که برای تغییر باید در نظر گرفت
برادران هیث در مقدمه این کتاب آورده اند که رهبری یا مدیریت یک فرایند تغییر می تواند چشم اندازی نگران کننده باشد چرا که شکست د راین زمینه می تواند جنبه بسیار مخربی داشته باشد و فرد را به هم بریزد.
نویسندگان کتاب می گویند که در ادامه قرار است چهار مورد از نکات و ملزومات تغییر را به شما بگویم تا شاید دانستنش راه حلی برای شما باشد.
آنها اولین نکته را «عدم ایجاد احساسی قوی مبنی بر ضرورت تغییر» می داند و تاکید می کند که خودتان باید باور کنید که تغییر برایتان ضروری است؛ در غیر این صورت فرایند تغییر برای شما بسیار زجرآور خواهد بود.
برادران هیث دومین مورد را «لزوم برنامه ریزی منظم و ایجاد موفقیت های کوتاه مدت» عنوان می کند و می گوید هر کسی نیاز دارد که تعدادی موفقیت که سریع به دست می آید را تجربه کند؛ در غیر این صورت اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و فرایند تغییر را متوقف می کند.
نویسنده در اینجا تاکید می کند که نباید از «اصل» غافل شد و اهداف بزرگ را با موفقیت های کوچک معاوضه کرد.
سومین نکته مورد اشاره نویسندگان کتاب کلید رو بزن «عدم اعلام زود هنگام پیروزی» است؛ چرا که باعث سست شدن فرد می شود. در واقع خوشحالی و احساس پیروزی از تغییرات موفق و از بردهای کوتاه مدت، باید به نفع تغییرات بزرگتر و اهداف سخت تر سوق پیدا کند اینکه ما در مسیر رسیدن به موفقیت کمی تغییر کنیم و آن را کافی بدانیم؛ پیروزی نامیده نمی شود.
آخرین مورد مد نظر نویسندگان این است که «گام های کوچک اما پی در پی» باعث پذیرش راحت تر از سوی اطرافیان می شود. هیث خاطر نشان می کند که با گامهای کوچک و موفقیت های سریع، دوستان و اطرافیان شما بسیار راحت تر تغییرات را درک می کنند و راحت تر می پذیرند.
مدل سه وجهی تغییر
عنوان اصلی کتاب Switch است که با عنوان «کلید را بزن» توسط میترا معتضد به فارسی ترجمه شده است. چیپ هیث و دن هیث در این کتاب، مدلی ساده اما ارزشمند برای تغییر فردی و اجتماعی را ارائه کردهاند و کوشیدهاند با مثالهای متنوع، نحوه به کارگیری آن را توضیح داده و تشریح کنند.
آنها در مدل خود برای مدیریت تغییر، به سه وجه مختلف تغییر اشاره دارند که عبارتند از جنبه احساسی و هیجانی، جنبه منطقی و شرایط محیطی تغییر؛ که برای تفهیم بهتر این مدل سه گانه، از استعارهی فیل و فیلسوار استفاده شده است.
به این شکل که فیل سوار را میتوان موجودی صاحب عقل و منطق دانست که مسیر حرکت را انتخاب و تعیین میکند. فیل را میتوان نماد انرژی و هیجان و احساسات دانست که اگر همراه هدف گذاری نباشند، حتی با مشخص بودن جهت حرکت، جابجایی انجام نمیشود.
مسیر حرکت را نیز میتوان نماد شرایط محیطی در نظر گرفت.
ناشر کتاب «کلید را بزن» هم در بخشی از معرفی آن نوشته است: « سیگاریها به کشیدن سیگار ادامه میدهند و بچهها چاقتر میشوند و شوهر شما هرگز نمیآموزد که رختهای چرکش را در سبد بیندازد.
بنابراین تغییرات دشوار و تغییرات آسان وجود دارد. چه چیز یکی را از دیگری متمایز میکند؟
روانشناسان کشف کردهاند که مغز ما تحت فرمان دو سامانۀ متفاوت است.
ذهن منطقی و ذهن احساسی که برای سلطه یافتن با هم رقابت میکنند.
ذهن منطقی اندامی متناسب میخواهد، ذهن احساسی شکلات و شیرینی میخواهد.
ذهن منطقی میخواهد چیزی را در محل کار عوض کند.
ذهن احساسی برنامهای روزمره و راحت میخواهد.
این کشکمش میتواند تلاش برای تغییر را تحت تاثیر قرار دهد. اما اگر بر آن غلبه شود، تغییر بهسرعت رخ میدهد.
شما نیز میتوانید با بهرهگیری از الگوی تغییر، به موفقیت مورد نظرتان برسید.
چه علاقۀ شما به تغییر دادن جهان باشد چه کم کردن اندازۀ کمرتان.»
کلید را بزن برای چه کسی مناسب است؟
اگر چه کتاب فوق را به عنوان کتابی برای فهم بهتر تغییر در زندگی فردی، اجتماعی و سازمانی معرفی میکنند، اما لااقل در نگاه متمم، این کتاب بیشتر برای تغییرات فردی و تا حدی نیز برای درک فرایند تغییرات اجتماعی مفید است.
بنابراین شاید مدیرانی که این کتاب را با هدف درک بهتر مکانیزم های مدیریت تحول در سازمان تهیه میکنند و میخوانند، چندان با آن راضی نشوند.
خبرنگار: محمدصالح حجت الاسلامی
بازگشت به صفحه نخست