به گزارش پایگاه خبری لقمه ، شاید روزگاری از راه برسد كه آدمی آنچه در ذات و نهانش نهفته است را به هر دلیل كمرنگ كند و نادیده بگیرد اما آن ویژگیها روزی سر برمی آورد و آدمی را به آدمیت خویش برمی گرداند.
آدمیان در هر عصر و دورهای و در هر سرزمین بدون چون و چرا دلاور بودن و شجاعت همنوعان خویش را به مثابه ویژگی دوست داشتنی قبول دارند و به دلاوران احترام میگذارند. اما آدمیان ترسوها و جبونها را دوست ندارند و آنها را نكوهش می كنند. انسان در هر شرایطی دلداده و دلبسته عدالت است و از بیعدالتی و نابرابری رنج میبرد و از كسانی كه عدالت را قربانی كنند بدشان میآید. از ویژگی دیگر آدمیان با هر جنس و رنگ، مقایسه گری است. آدمی هماره امروز خویش را با دیروزش، امروزش را با امروز همتایش در محل كار، با برادر و یا دوستش مقایسه میكند و از این مقایسه ها درس می گیرد و می آموزد. انسان عادت دارد از روزگار سپری شده خویش و جامعه اش نیز درس بگیرد و از تاریخ به مثابه یك آموزگار بزرگ بیاموزد كه كدام كار خوب یا كدام كار بد است. صنعتگران، كارمندان دولت، مدیران سیاسی و اقتصادی دولتی و حكومتی و… ضمن اینكه از روزگار و تاریخ درس می گیرند، خود نیز در معرض داوری قرار دارند.
از ویژگی دیگر آدمی این است كه حقیقت ناب هر رخدادی را در ذهن و قلب خویش می فهمد و برایش اهمیت دارد كه حقیقت را آنطور كه میبیند بر زبان آورد و به اطلاع دیگران برساند. آدمی تمایل دارد از كسانی كه احساس میكند به هر دلیل با بیمهری و درشتی روزگار و آدمیان مواجه شده است همدردی كرده و تا جایی كه نیرو دارد این بیمهری رخ داده را به اطلاع برساند. بدون این همدردیها و بدون بیان واقعیتها و حقگوییها، چه چیزی هست كه ژرفای دل و ذهن آدمی را در نهان و پیدا، شاد و سرخوش كند؟ دوستان و همكاران و خانواده بزرگ صنعت قند و شكر ایران نیز از آنچه در سطور بالا نگاشته شد بیرون نیستند و در بطن و متن آن مفهوم و مصداق ها جای دارند. خانواده ارجمند و سختكوش صنعت قند و شكر در سال ۱۳۹۵ همانند همه سالهای عمر خود تلخ و شیرینهایی را تجربه كردند و از این فراز و فرودها برای سالهای پیش رو بهره خواهند برد. رشد بیوقفه، مستمر و هدفمند تولید داخلی قند و شكر به مثابه هدف استراتژیك خانواده بزرگ صنعت اصیل و قدیمی شكر آرزویی بود كه لباس عمل پوشید و موجی از خرسندی با خود برای ما و ایرانیان همراه داشته است.
بدون تردید این رخداد بزرگ كه با ایستادگی و پایداری وزیر محترم جهاد كشاورزی و همكارانش محقق شد از شیرینترین روزهای تاریخ این صنعت به حساب میآیند. اما ناكامی در بهره برداری از این میوه شیرین از سوی كارخانه ها، از ناراحتی های صنعت است. در حالی كه تولید به بهره ورترین روزها رسیده است اما سیاستهای نادرست برجای مانده از سالهای قبل و یك گروه عجیب موجب شد شیرینی این كامیابی به كارخانه ها نرسد. در سال ۱۳۹۵ اما برجام به مثابه یك نقطه عطف كه می توانست زندگی اقتصادی و اجتماعی ایرانیان را دگرگون كند نیز به دردسر افتاد كه باید آن را از رخدادهای نه چندان شیرین تلقی كرد. در سال ۱۳۹۵ شاهد كاهش نرخ تورم و تثبیت نسبی نرخ دلار به مثابه دو عامل مهم در اقتصاد كلان بودیم كه خوشی ها و ناخوشی ها به همراه داشت.
یك رخداد غم انگیز
در یادداشت های پیشین یادآور شدم كه برخی مقوله ها شریف و تحسین برانگیزند و این مقوله ها همانهایی هستند كه شعاعی از آنها بر ذهن و دل هر آدم به معنای آدم اصیل می تابد و چشم و دل او را روشن نگه می دارد. یكی از ویژگیها و مقوله های شریف حقیقت بینی و بیان حقیقت ها در شرایط سخت و دشوار است. حقیقت خواهی گوهر گرانبهایی و از مقوله های ارجمند جامعه انسانی به حساب می آید و حقیقت گویی این گوهر گرانبها را كامل می كند. واقعیت این است كه داستانی تلخ رخ داده در باره واحد بزرگ و ملی شركت توسعه نیشكر و صنایع جانبی خوزستان یك رویداد غم انگیز سال ۱۳۹۵ بود. بیان تشریح آنچه در این واحد بزرگ در حال تكوین است از یك جهت نشان دادن همدردی با مجموعه مدیران زحمتكش ایرانی است كه در سخت ترین روزگار اقتصاد ایران با سختكوشی و مدارا اجازه ندادند كه چرخهای صنعت از كار بیفتد و از سوی دیگر بیان یك واقعیت درباره مدیریت همكار گران سنگمان آقای مهندس نسیم صادقی است.
پیش از آن كه در این باره نكاتی را یادآور شوم خالی از لطف نیست، همان طور كه در شروع این نوشته تصریح شد از تاریخ این سرزمین درس بگیریم تا اهمیت مقوله را بیشتر درك كنیم. علاقمندان به تاریخ صنعت قند و شكر یادشان می آید كه تا پیش از سال ۱۳۵۶ صنعت قند و شكر ایران را مجموعه ای از كارخانه های قند كه مواد اولیه آنها چغندر بود در پهنه این سزمین شكل داده بودند. این كارخانه های قند كه موتور توسعه مناطق محروم ایران بودند از سال ۱۳۱۰ به بعد به مرور راه اندازی شده بودند اما در سال ۱۳۵۶ بود كه دومین كارخانه نیشكری ایران و بزرگترین كارخانه قند جهان كه از نیشكر به عنوان مواد اولیه استفاده می كرد در خوزستان راه افتاد.
ساعت پانزده و سی دقیقه روز بیستم اسفندماه ۱۳۵۶ بود كه مهندس نادر حكیمی مدیرعامل كشت و صنعت كارون گزارش اجرای این طرح را به اطلاع مقام های ارشد آن روزگار داد و كار بزرگترین كارخانه قندسازی از نیشكر در دنیا شروع شد. در حالی كه موجی از خرسندی و خوشحالی در میان شهروندان خوزستانی پدیدار شده بود كشت و صنعت كارون تولید را آغاز كرد. شوربختانه این بزرگترین كارخانه قند از نیشكر در اواخر دهه ۱۳۵۰ و شروع دهه ۱۳۶۰ با چند تنگنا مواجه شد. تنگنای نخست شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود كه كار تولید را سخت و از حالت تعادلی خارج می كرد كه البته قابل تحمل بود. پدیده بدتر از جنگ نگاه عجیب به یك كارخانه ملی و دولتی از سوی سیاست ورزان بود كه به جناح سیاسی هم منحصر نمی شود. یك نگاه ناكارشناسانه و نادرست نزد سیاستمداران وجود دارد كه از هر دارایی ملی می توان به نفع خود و گروه خود استفاده كرد. كشت و صنعت كارون نیز دچار پیامدهای دهشتناك این نگاه شد و هر گروه سیاسی تلاش كرد با دخالت های بیجا و سیاستزده مدیریت آن را دراختیار گیرد و دوست و آشنای خود را در آنجا منصوب كند و از مزیتهای این انتصاب ها بهره برداری سیاسی كند. این رخدادهای ناراحت كننده كه از دهه ۱۳۶۰ شروع و ادامه داشت موجب شد كه كشت و صنعت كارون به جای اینكه مایه بركت شود به یك پدیده دردسرساز تبدیل شده و زیان انباشت شده ۱۶۰۰ میلیارد تومانی آن موجب دردسر فراوان شود.
كشت و صنعت كارون و هفت تپه اما تجربه خوبی بود تا یك طرح قدیمی و بزرگ به نام طرح توسعه نیشكر و صنایع جانبی خوزستان كه به دلیل وقوع جنگ امكان شروع آن تا اواخر دهه ۱۳۶۰ به تأخیر افتاده بود به مرحله تأسیس و بهره برداری برسد. این طرح بزرگ و ملی كه بزرگترین واحد صنعتی – كشاورزی بود به كمك برخی از مدیران و با همت آنها از روزهای سخت عبور كرده و به روزهای روشن رسید.
بررسی و مطالعات طرح و تأمین منابع مالی كه از دوران ریاست جمهوری آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر معظم انقلاب شروع شده بود و به زمان ریاست جمهوری آیت الله فقید هاشمی رفسنجانی رسید كار سختی بود كه انجام شد. این واحد بزرگ صنعتی – كشاورزی پس از یك دوره پر از فراز و فرود اما با مدیریت مهندس نسیم صادقی وارد یك دوره كم تنش و پرثمر و با بهره وری بسیار بالا شد. مدیران صنعت قند ایران كه در همه استانهای كشور از جمله استان خوزستان حضور دارند شاهد تلاش خستگی ناپذیر مدیرانی بودند كه به دلیل برنامه ریزی خود چرخه ای این واحد بزرگ را از سكون و ایستایی رها كرده و به محلی برای درآمد ملی و كاهش وابستگی ایران از شكر وارداتی تبدیل كردند. بهره برداری ۸۵ درصدی از ظرفیت ۷۰۰ هزار تنی ۷ كارخانه شكر شركت توسعه نیشكر و صنایع جانبی خوزستان و بهره برداری از كارخانه های تكمیلی مثل خوراك دام، تولید خمیر مایه، كارخانه های MDF و سودآور كردن این شركت بزرگ با استمرار مدیریت دلسوز و كارآمد و باثبات ممكن شد.
همه كسانی كه از دور و نزدیك شاهد تلاش خستگی ناپذیر مدیریت این واحد بزرگ بودند یادشان می آید كه مهندس نسیم صادقی به مثابه یكی از مدیران ارشد این شركت و یكی از مدیران صنعتی كه فقط كار می كنند و تبلیغ خویش را كنار گذاشته اند تا میهن و سرزمین خود را آباد كنند تا چه اندازه بردبار و مداراجویانه در برابر سختیها ایستادگی كرده است.
پرسش این است كه چرا چنین كامیابی هایی نباید ادامه یابد؟ چرا در حالی كه تجربه تلخ و ناراحت كننده كشت و صنعت كارون و هفت تپه زیانده شدن این واحدها در برابر دیدگانمان بود و هست كاری را می كنیم كه نباید می كردیم؟ آیا نباید از تاریخ درس گرفت و راهی را كه می دانیم آخر آن به بیراهه ختم می شود، را نرفت و در مسیر درست قرار گرفت؟ آیا دلمان برای هزاران كارگر و كشاورز و خیل عظیم افرادی كه خرج زن و فرزند خود را از محل كار در شركت توسعه نیشكر و صنایع جانبی خوزستان درمی آورند نمی سوزد و می خواهیم با آنها همان كنیم كه بر سر كارگران و مهندسان و كاركنان كارون و هفت تپه آمد؟ آیا باید از یك سوراخ دوبار گزیده شویم؟ آیا حفظ اشتغال در خوزستان و توسعه آن با تقویت مدیریت كارآمد نباید در صدر و كانون توجه همه مسؤولان قرار گیرد؟ كمك به تولید ملی را فدای مصلحت سیاست ورزان كردن آیا نباید تمام شود؟ آیا تمایل داریم كه با ایستادن چرخ های بزرگترین كارخانه های قند و شكر باز هم ضریب وابستگیمان به واردات شكر افزایش یابد؟ از دید نگارنده و بسیاری از كارشناسان صنعت قند كه سالهای طولانی است كه از نزدیك شاهد سختكوشی و برنامه ریزی كارآمد و مفید و گرد آوردن سازمانی بهره ور و منسجم از سوی مهندس نسیم صادقی بوده اند این رخداد غم انگیزترین اتفاق سال ۱۳۹۵ بود. ولو اینكه ایشان را با هزاران خواهش بر مسند خود برگردانیم.
آن افرادی كه تحریك كردند و با این كار خود یك مدیر نیرومند و یك واحد بزرگ صنعتی كشاورزی كه چشم و چراغ خوزستان بود را به روزهای سخت كشاندند آیا در همین جا متوقف خواهند شد؟ تجربه تلخ زیانهای انباشته در كارون و هفت تپه نشان می دهد كه این اتفاق اندوه بار در شركت توسعه نیشكر و صنایع جانبی نیز تكرار خواهد شد. كاش گوهر گرانبهای حقیقت خواهی چراغ راه همه مسؤولان، سیاست ورزان و مدیران ملی و محلی بود و این رخداد غم انگیز كام ما را تلخ نمی كرد.
شما هم می توانید در انتهای همین مطلب نظرتان را با دیگران در میان بگذارید.
بازگشت به صفحه نخست
نقل از :foodpress