به گزارش لقمه، آن وقتها، زمانی که هنوز پای خوراکیهای جور و واجور در انواع و اقسام رنگها و بسته بندیها به قفسه دکانها باز نشده بود، وقتی مدرسه میرفتیم، برای زنگ تفریحمان لقمه نان و پنیر و گردوی دست ساز مادر را گاز میزدیم یا سیب سرخ خوش طعمی را با همکلاسی مان قسمت میکردیم.
مدرسه مان البته بوفه هم داشت که حساب چند قلم جنسش بیشتر وقتها با پول توجیبیمان جور درمی آمد که آن هم البته همیشگی نبود و گاهی که دلمان خیلی هوس میکرد و در کیف کوچکمان هم چیزی برای خوردن پیدا نمیشد، سری به بوفه میزدیم.
سالها گذشت و رفته رفته بوفهها پر و پیمانتر شدند. انواع خوراکیها در رنگها و شکلهای مختلف در قفسهها جا گرفتند. بوفه مدرسهها دیگر برای خودشان یک پا سوپری شده بودند. به خاطر همین تنوع هم بود که سرشان همیشه شلوغ بود. چیپس، پفک، شکلات، آدامس، ساندویچ؛ هرچه میخواستی پیدا میشد. بچهها هم دیگر آن بچههای قدیم نبودند. حالا لقمه نان و پنیر را چه با گردوی کیلویی 70 هزار تومان و چه بیگردو، دیگر کسی تحویل نمیگرفت و برای میوه تازه، تره خرد نمیکرد. اصلاً تا وقتی پاستیل و چوب شور هست، دیگر خوراکیهای ساده و سالم چگونه میتوانند در میدان رقابت، خودی نشان دهند و قامت راست کنند؟!
علاقه دانشآموزان به استفاده از تنقلات و خوراکیهای غیر ضروری و بیفایده، کم کم مسئولان مربوطه را به فکر انداخت که چارهای بیندیشند. به هرحال امکان کنترل کودکان و نوجوانان در بیرون مدرسه وجود نداشت اما میشد بوفهها را طوری ساماندهی کرد که حداقل در زمان حضور بچهها در مدرسه، روی نحوه تغذیه شان اعمال کنترل کرد.
بر همین اساس هم بود که در سال ۱۳۸۲ دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش در بخشنامهای سازمانهای آموزش و پرورش سراسر کشور را موظف کرد تا با نظارت دقیق و مستمر بر بوفههای مدارس، از بهداشت مکان و مواد عرضه شده در این بوفهها اطمینان حاصل کنند. براساس این دستورالعمل، مکان بوفه با توجه به استانداردهای بهداشت محیط و با مشارکت انجمن اولیا و مربیان، باید مورد بهسازی قرار گیرد. بوفه مدرسه باید در مکان قابل دسترسی و در معرض دید و کنترل مسئولان مدرسه باشد. همچنین از محل جمعآوری زباله دور بوده و در و پنجره آن به توری مجهز باشد. همچنین برای نظارت بر بوفه مدارس، از مشارکت انجمن اولیا و مربیان و کارشناس ارشد بهداشت محیط و مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی استان، بهره گرفته شود و کارکنان بوفهها هم باید دارای کارت بهداشتی باشند. همچنین بر اساس این بخشنامه عرضه انواع محصول خوراکی در بوفه مدارس سراسر کشور ممنوع شد. در این بخشنامه از مسئولان مدارس و اولیا خواسته شد که از عرضه اقلامی که ارزش غذایی کم دارند مانند انواع پفک، یخمک، نوشابه، آدامس، شکلات، سوسیس، کالباس،سالاد الویه، همبرگر و کباب لقمه و نیز محصولات غذایی بدون بسته بندی یا فاقد پروانه ساخت و کد بهداشتی و تاریخ مصرف جلوگیری کنند. بر همین اساس این بوفهها باید به عرضه موادی مانند ساندویچ نان و پنیر، نان و تخم مرغ، شیر پاستوریزه، استرلیزه و فرآوردههای آن مانند دوغ، پنیر، و... بیسکویت، کلوچه و کیکهایی که کد بهداشتی و پروانه ساخت دارند و به طریق بهداشتی تهیه و بستهبندی شده است، انواع تنقلات سنتی مانند نخودچی و کشمش، خرما، انواع خشکبار، انواع میوهها مانند سیب و گلابی، نارنگی، پرتقال و سبزیجاتی مانند هویج که کاملاً شسته شده است تشویق شوند.
البته مفاد این بخشنامه آنچنان که باید به اجرا درنیامد و با وجود تأکیدهایی که در این رابطه شده بود، باز هم انواع تنقلات بدون ارزش غذایی در بوفه مدارس جا خوش کردند تا مشتریان پر و پا قرصشان را از دست ندهند؛ چیزی که صدای بسیاری از خانوادهها و والدین دانشآموزان را هم درآورد، چرا که با وجود تلاششان برای تغذیه سالم فرزندشان، تنقلات رنگارنگ بوفه مدرسه، باز هم دل بچه را میبرد و تمام رشتههای بافته شده از سوی خانواده را پنبه میکرد.
خانم اطیابی، کارمند میگوید: «در زمانی که فرزندانم در پایه دبستان مشغول تحصیل بودند، خیلی به تغذیهشان اهمیت میدادم. یادم هست که همیشه در خانه برای میان وعده شان خوراکیهای سالمی مانند میوه و شیر و خشکبار تهیه میکردم و برای زنگ تفریحشان هم از همین نوع خوراکیها میگذاشتم، اما بچه بودند دیگر؛ وقتی دوستانشان از بوفه تنقلات میخریدند، آنها هم دلشان میخواست که چنین تنقلاتی بخورند. حتی گاهی برای اینکه از بوفه خرید نکنند، پول توجیبی بهشان نمیدادم اما بعداً با کمال تعجب میفهمیدم که از دوستانشان برای خرید پول قرض کردهاند یا از بوفه نسیه خرید کردهاند!»
این، درد دل خیلی از والدین است؛ والدینی که به گفته خودشان هرچه تلاش میکنند تا فرزندانشان تغذیه سالمی داشته باشند اما محیطهایی همچون مدرسه، براحتی ذائقه فرزندانشان را تغییر میدهد. البته هستند والدینی که به دلیل نا آگاهی، نه تنها مشکلی با استفاده فرزندانشان از تنقلات بوفه مدارس ندارند، بلکه خودشان هم به خرید چنین اقلامی برای فرزندانشان اقدام میکنند.
نمونهاش خانمی که در صف خرید فروشگاه ایستاده و سبد خریدش پر از انواع و اقسام تنقلاتی همچون چیپس و پفک و شکلات است. نکته قابل توجهش این است که دو کودک حدود 7 و 10 ساله در کنارش ایستادهاند. میگوید: «بچهها دوست دارند دیگر، چه کارشان کنیم؟! وقتی برای خرید میآیم، خودشان خوراکیها را از قفسهها برمی دارند و اگر مخالفت کنم هم قشقرقی راه میاندازند که بیا و ببین! آبروی آدم را جلوی مردم میبرند!» سپیده علایی، کارشناس تغذیه میگوید: «شیر میتواند به عنوان بهترین میان وعده برای دانشآموزان محسوب شود که میتوان آن را به همراه بیسکویت سبوس دار مصرف کرد. میوهها هم از آنجایی که سرشار از ویتامین و املاح هستند میتوانند میان وعده مناسبی برای کودکان باشند. همچنین انواع مغزها و میوههای خشک را میتوان در میان وعده دانشآموزان جای داد.»
او تأکید میکند: «نباید فراموش کرد که صبحانه به عنوان اصلیترین وعده غذایی تحصیلی، به شمار میآید و نباید از آن غافل شد. صبحانه انرژی مورد نیاز مغز را برای یادگیری فراهم میکند و اجازه نمیدهد که بدن برای تأمین نیازهای خود به منابع ذخیره شدهای که باید صرف رشد جسم شود مراجعه کند. خانوادهها باید به این نکته توجه کنند که بخش اعظم انرژیها توسط کربوهیدراتها تأمین میشود. بنابراین استفاده از نان در صبحانه یا میان وعدهها به همراه عسل، پنیر، کره یا تخم مرغ توصیه میشود.»
علایی ادامه میدهد: «خانوادهها اگر بدانند که تغذیه سالم در یادگیری فرزندانشان تا چه اندازه اهمیت دارد، حتماً این بحث را خیلی جدیتر میگیرند. فسفر و کلسیم دو عنصر بسیار مهم در فعالیتهای مغزی به شمار میروند و با وجود اینکه مقادیر زیادی از این ماده در استخوان و نیز تاحدودی در دندانها وجود دارد، انجام فعالیتهای مغزی مانند یادگیری و حفظ کردن، توأم با افزایش دفع فسفر و کلسیم از طریق ادرار است. بنابراین توصیه میشود که مقدار مصرفی شیر و پنیر و تخم مرغ و جوانه گندم در تغذیه روزانه به حد کافی باشد و به همگان خصوصاً دانشآموزان توصیه میشود که حداقل روزی 2 لیوان شیر مصرف کنند. منیزیم هم یکی از عناصر معدنی است که ضمن خاصیت آرام بخشی و متعادل کنندگی، باعث تسهیل مکانیسم به خاطر آوردن مطالب به حافظه سپرده شده میشود. منیزیم لازم بدن را میتوان در نان سبوس دار، جوانه گندم و سبزیهای سبز و شکلات تلخ که دارای مقدار قابل توجهی منیزیم است جستوجو کرد.»
این کارشناس تغذیه میگوید: «مجموعه ویتامینهای B بویژه برای حفظ سلامت جسمی و روانی لازمند و در یادگیری و حافظه نیز نقش مهمی دارند. استفاده از عدس، هویج، گردو، فندق، جوانه گندم، پرتقال، شیر، اسفناج، تخم مرغ و کاهو در رژیم غذایی روزانه میتواند کاملاً نیاز به ویتامینهای این گروه را برطرف کند. همچنین حفظ سلامت ارگانهای دخیل در یادگیری از جمله چشمها نیز در بحث تغذیه در نظر گرفته میشوند که بامصرف مقادیر مورد نیاز ویتامین A به بهداشت چشم و بینایی میتوانیم توجه داشته باشیم. ویتامین A به صورت فراوانی در کره، روغن ماهی، پنیر، تخم مرغ، هویج و گوشت گوساله یافت میشوند.»
بوفهها زیر ذره بین وزارت بهداشت
با وجود تمام توصیههای متخصصان تغذیه، باز هم اگر بوفه مدارس به شکل مناسبی ساماندهی نشود، نمیتوان نسبت به تغذیه سالم دانشآموزان اطمینان داشت.
زهرا عبداللهی، رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مدارس را در برابر مواد غذایی عرضه شده در بوفه، مسئول میداند و میگوید: «اگر خوراکی خلاف دستورالعمل این وزارتخانه در مدرسه عرضه شود مدیران و مسئولان مدرسه باید پاسخگو باشند.»
او ادامه میدهد: «بازرسی بوفهها همواره باید به صورت روتین و منظم در مدارس انجام شود و براساس دستورالعمل مشترک وزارت بهداشت و آموزش و پرورش که به همه مدارس ابلاغ شده، فقط باید اقلام خوراکی مجاز در بوفهها عرضه شود. البته عرضه اقلام خوراکی مجاز در بوفههای مدارس نیاز به پایش و نظارت دارد و باید مرتباً از سوی بازرسان وزارت بهداشت و آموزش و پرورش کنترل شود تا بوفههای مدارس مواد غذایی ارائه دهند که تهدیدکننده سلامت نبوده و مطابق با استانداردها و دستورالعملها باشد.»
به گفته عبداللهی، بوفههای مدارس میتوانند خشکبار، خرما و انواع مغزها مانند پسته، بادام، گردو، بادام زمینی، بادام هندی، فندق، نخودچی، توت خشک، انجیر خشک، کشمش، آجیل سویا و خرما به صورت بسته بندی شده و انواع میوه خشک را عرضه کنند.
او ادامه میدهد: «همچنین شیر و فراوردههای آن مانند شیرهای طعمدار، ماست، کشک، پنیر پاستوریزه، استرلیزه بسته بندی شده و نوشیدنی مانند آبمیوههای طبیعی و دوغ بدون گاز، ماءالشعیر و آب معدنی، از دیگر مواد خوراکی که میتوان در بوفههای مدارس فروخت. فروش انواع چیپس و پفک، یخمک، نوشابههای گازدار، آدامس، سوسیس و کالباس، سالادالویه، انواع لواشک و آلو و آلوچه فاقد شرایط بهداشتی، آب نباتهایی که به سطح دندان میچسبند، آبمیوههایی که از آب و قند اسانس میوه تهیه شدهاند، فلافل و بستنی یخی هم در پایگاههای تغذیه مدارس ممنوع است.»
چاقی کودکان، تهدیدی برای جامعه
چاقی بدون شک یکی از معضلات گریبانگیر جامعه است. در سالهای اخیر سن ابتلا به این بیماری بسیار پایین آمده و تعداد کودکان و نوجوانان چاق در اطراف ما رو به افزایش است.
تنوع محصولات غذایی ناسالم و تبلیغات رنگارنگ آنها، مصرف بیش از اندازه فستفودها، تبدیل بازیهای پرتحرک بچگانه به بازیهای رایانهای و تماشای طولانی مدت تلویزیون هم مزید برعلت شده و به هرچه بدتر شدن اوضاع دامن میزند. بر اساس تحقیقات انجام شده بیش از ۷۰ درصد کودکان چاق اگر به حال خود گذاشته شوند به بزرگسالان چاق تبدیل میشوند.
دکتر مجید آقازاده، متخصص تغذیه و رژیم درمانی میگوید: «بیشتر اوقات بچهها از پدر و مادر یا دوستان و اطرافیان الگوبرداری میکنند و گاهی رفتارهای نادرست تغذیه و سبک زندگی به آنها منتقل شده و کمکم به اضافه وزنشان منجر میشود. آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم این عادتها با کودکانمان میمانند، تبدیل به شیوه زندگی آنها شده و با افزایش سن میزان اضافهوزن آنها هم بیشتر میشود. متأسفانه به همین نسبت هم ریسک ابتلا به بیماریهای مختلف مانند دیابت، فشارخون، بیماری قلبی و سرطان نیز در آنها افزایش مییابد و روی سلامتی آنها به عنوان افراد بزرگسال سایه میاندازد و در نهایت مرگ زودرس را برایشان به همراه خواهد داشت. بنابراین اگر نتوانیم از همین حالا و در همین سن از چاقی کودکان پیشگیری کنیم با گذشت زمان تغییر عادتها به مرور سختتر میشود.»
او ادامه میدهد: «کودکان و نوجوانان به خاطر شرایط سنی ویژهای که دارند و با توجه به نیازهای بدنیشان قادر به پیروی از رژیمهای غذایی محدودکننده و محرومکننده نیستند و تجربه ثابت کرده که «رژیم» علاوه بر عوارضی که میتواند برای کودک از لحاظ نقص رشد و کمبود مواد مغذی داشته باشد، بیشتر باعث ایجاد حالت دافعه و دلزدگی از لاغر شدن میشود و هر گونه سختگیری بیش از حد، تنها نتیجه عکس خواهدداشت. ما قادر نیستیم شرایط جامعه بیرونی را تغییر دهیم و با فستفودها، هلههولهها، رایانه و تلویزیون بجنگیم و آنها را از دور و بر فرزندمان دور کنیم. تنها کاری که از دست ما برمیآید این است که از ابتدا روشهای تغذیه سالم و درست تصمیم گرفتن را به او یاد بدهیم تا برایش به عادت تبدیل شود. مطمئن باشید عادتهایی که تدریجی برایش جا افتاده و در مدت طولانی انجامشان داده همیشه با او خواهند بود و زمانی که از خانه خارج میشود هم همراه او میروند.»
آقازاده تأکید میکند: «در این میان باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن این است که بچهها به واسطه حضور در مدرسه، از دوستان و محیط اطراف تأثیر میپذیرند و به همین دلیل هم باید اولیای مدرسه شرایطی فراهم کنند که دانشآموزان در مدرسه تغذیه سالمی داشته باشند و وضعیت بوفه مدارس هم به گونهای باشد که انواع مواد خوراکی سالم و دارای مواد مغذی و مفید در آنها به فروش برسد.»
او میگوید: «از ارائه آموزشهای لازم در این زمینه هم نباید غافل شد چرا که آموزش تغذیه به کودکان در زمان رشد و به نوجوانان در زمان تحصیل، در تغذیه و سلامت خانواده در جامعه تأثیر خواهد داشت. فرهنگسازی تغذیهای هم نقش تأثیرگذاری دارد که باید در چهار بعد انجام شود که شامل بعد مربوط به کودک، بعد مربوط به مسئولان تربیت و تعلیم کودک یعنی والدین و اولیای مدرسه، بعد اجتماعی و بعد مربوط به سیاستگذاران تغذیهای است که بدون همسویی و همگامی این ابعاد فرهنگسازی تغذیهای تقریباً غیر ممکن به نظر میرسد.»
حالا خیلی گذشته از روزهایی که پدربزرگها و مادربزرگها مشتی نخود و کشمش در جیبشان میریختند تا به بچهها تعارف کنند و بچهها هم چه ذوقی میکردند. راستی چه طعمی داشت آن لقمههای نان و پنیر مدرسه، آنوقتها که خبری هم از انواع پنیرهایی مانند خامهای و لاکتیکی و غیره نبود و گردو هم آنقدر گران نبود که قیدش را به کل بزنی. حالا گندم برشته و آلبالو خشکه، آنقدرها طرفدار ندارد. قفسه سوپریهای امروز پر است از خوراکیهای رنگارنگ که زیر نور لامپهای نئون خودنمایی میکنند.
با این همه شاید باز هم بشود دل بچههای امروزی را با تنقلات سالم به دست آورد. امتحانش ضرری ندارد.
بازگشت به صفحه نخست
نقل از :روزنامه ایران